Be a Child always! : Part 5
قسمت پنجم
وقتي هم که باباجونم فوت کرد ، آقا جونم خيلي گريه کرد و مدام اين جملات را زمزمه مي کرد : "خدايا کمرم شکست ، بي کس شدم ، همه ي هستي ام از دست رفت ." ! و تا يکسال بعد از آن هم، خنده بر لبش نيامد.
Be a Child always! : Part 5
قسمت پنجم
وقتي هم که باباجونم فوت کرد ، آقا جونم خيلي گريه کرد و مدام اين جملات را زمزمه مي کرد : "خدايا کمرم شکست ، بي کس شدم ، همه ي هستي ام از دست رفت ." ! و تا يکسال بعد از آن هم، خنده بر لبش نيامد.
Be a Child always! : Part 4
قسمت چهارم
الان هم که بزرگ شده و صاحب خانه و شغل وزن و فرزند هستم نيز بر همان باورم و اعتقاد دارم که يک فرد مسلمان هر جا که باشد و هر قدر هم فقير باشد براي خودش شان والايي دارد چون پيرو ديني است که بسيار کامل، متعادل و معقول و منطقي است و در جهان بي نظير است .
Be a Child always! : Part 3
قسمت سوم
هيچ وقت روي حرف پدرمان حرفي نمي زديم؛ نه جرات آن را داشتيم و نه تربيت مان اين طور بود. يادم مي آد "يک روز که پدرم مرا با خود به مسجد برده بود، عالمي بالاي منبر مي گفت: " امام سجاد (ع) در صحيفه سجاديه از خداي بزرگ اين گونه مي خواهد: پروردگارا مرا طوري قرار بده که از هيبت پدر ومادرم هم چون هيبت سلطان خود کامه بيمناک باشم وبه هر دو چون مادري مهربان نيکي کنم و اطاعت از آنان ونيکي به ايشان را در نظرم از لذت خواب در چشمان خواب آلود، شيرين ترقرار ده ! " بعد هم از خودش اضافه کرد : " اين که والدين پيرند يا جوان، سالمند يا مريض، فقيرند يا ثروتمند، با سوادند يا بي سواد و حتي اين که آنها کافرند يا مسلمان، در دين اسلام از ريشه و اساس فاقد اعتبار و بدون اهميت است و فکر کردن در مورد اين چيزها باعث مسموم شدن ذهن و تلف کردن عمر مي شود . پدر و مادر واسطه ي آفرينش ما هستند و به ما هستي داده اند. به همين دليل شايسته و سزاوار کمال احترام وپيروي مي باشند و.... "
Be a Child always! : Part 2
قسمت دوم
آقا جونم هم کارگر بود هم کشاورز . صبح ها ساعت پنج صبح از خواب بيدار مي شد ، بدون زنگ ساعت و حتي بدون اين که منتظر خواندن خروس باشد .خودش ساعت ذهني داشت! بيدار که مي شد اول وضو مي گرفت و نماز مي خواند و بعد آماده مي شد و بدون اين که صبحانه بخورد به کارخانه مي رفت . براي رفتن هيچ وقت از سرويس کارخانه استفاده نمي کرد . آن اوايل که هنوز موتور سيکلت نخريده بود ، هر روز با دوچرخه سرکار مي رفت ؛ يک دوچرخه 28 نو که خيلي هم به آن رسيده بود وکلي زرق و برق و النگ و دولنگ به آن آويزان کرده بود .
Be a Child always! : Part 1
قسمت اول
ياد اون قديم نديما به خير! زندگي رنگ و بوي ديگري داشت؛ آدم ها ساده تر بودند، دل ها شون هم پاک تر بود. بين بزرگ تر و کوچک تر حد و مرزي وجود داشت. بزرگ ترها ارج و قربي داشتند، احترامي داشتند. اما، اين روزها.......چه عرض کنم !؟
Just giving a birth to a child is not all objectives!
بارداري و زاييدن بچه در خيلي از جوامع هنوز آگاهانه نبوده و با اختيار همراه نيست؛ بلکه به مانند يک فعل غريزي و غير اختياري صورت مي گيرد! و البته گرچه در جاي خود مهم و حائز اهميت است اما مهم تر از آن، بزرگ کردن و تربيت بچه است که باید حساب شده و با اختيار و آگاهي انجام پذيرد و در شکل دادن به داشته هاي طبيعي و خدادادي بچه - اعم از جنبه هاي روحي و مادي - نقشي بسيار بسيار برتر و اساسي دارد .
Do not leave your loved ones
خدا قبول کند... بعضي ها آن قدر اهل خير و بذل و بخشش هستند که آدم به کارشان غبطه مي خورد . واقعا دنيا به نظرشان نمي آيد و پشيزي ارزش ندارد . مدام در حال دستگيري از ضعيفان و مستمندان وبيچارگان هستند و خداهم به زندگي وکارشان گشايش ميدهد و به لطف حق دست و بالشان هميشه پر است ولي ...
Change is a human characteristics
حيوانات براساس غريزه عمل مي کنند و زندگي شان برنامه هاي مشخصی دارد و خیلی قدرت تغيير آن را ندارند و خارج از آن چارچوب نمي توانند عمل کنند؛ قدرتشان، شعور غريزي و توانايي شان در هنگام تصرف در طبيعت و استفاده از آن نیز محدوده مشخصي دارد که از قبل تعيين شده است و آن ها معمولا توانايي کم و زياد کردن آن را ندارند.
Invisible columns!
يک ساختمان محکم براي استواري و استحکام خود به ستون هايي متکي است؛ و فقدان هر ستون به همان ميزان از استحکام و استواري آن کم مي کند. انسان هم همينطور است؛ او نيز براي استحکام شخصيت و استواري و سربلندي اش به ستون هايي نياز دارد؛ مثل: تغذيه مناسب و کافي، بدني موزون و سالم و قوی، روحي قدرتمند و شاد و با نشاط، وخانه و شغلي راحت و با ارزش و ......
Pray all the people same!
تو خيابون که قدم ميزني آدماي جورواجور و رنگا وارنگ زیاد مي بيني؛ زن... مرد... پير... جوان... زشت... زيبا... چاق... لاغر... کوتاه... بلند و..... که البته، همه در يک چيز مشترک هستند و آن... اين که " انسانند ".
زن ها انسانند. مردها انسانند. پيرها انسانند. جوان ها انسانند. زشت ها انسانند. زيبا رويان انسانند. چاق ها انسانند. لاغرها انسانند. ثروتمندها انسانند. فقراء انسانند...و...و... نکته مهم تر و جالب توجه اين که همه به يک اندازه " انسان " هستند، به يک اندازه!
تعداد صفحات : 9