loading...
سایت رسمی حسین احمدی
حسین احمدی بازدید : 1183 سه شنبه 09 اردیبهشت 1393 نظرات (3)

A philosophical viwe to the sixth sense

عالم هستی عالمی بیکران است و علم و دانش ما نسبت به آن بسیار اندک؛ و شاهد این حرف نیز این است که انسان هنوز نسبت به کره زمین که مسکن و مأوا و زادگاه اوست، اطلاعات کاملی ندارد، و خیلی از پدیده های آن را نمی شناسد؛ و دلیلش هم این است که ارتباط ما با جهان از طریق پنج حس بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه برقرار می شود؛ و این پنج حس اگرچه کار ما را راه می اندازند، ولی برای شناخت این جهان بیکران کافی نیستند.

اگر ما حس های بیشتری داشتیم مثلاً ده حس داشتیم، مسلماً شناخت ما از جهان دو یا چند برابر می شد؛البته خوب می دانید که شناخت انسان از خودش و از جهان توسط عقل صورت می گیرد، و حواس فقط روزنه هایی برای دریافت اخبار و اطلاعات گوناگون از عالم مادی هستند، و مواد خامی را از گوشه و کنار عالم جمع آوری می کنند تا عقل آن ها را تجزیه و تحلیل کند، و در باره آن ها بیندیشد و قضاوت نماید.

اما به هر حال، برای شناخت جهان مادی ما فقط پنج حس داریم، و این کم است، و آنچه مزید بر علت می شود نیز این است که ما از این پنج حس هم خوب استفاده نمی کنیم؛ بله ما انسان ها به دلیل توجه خاصی که به زندگی و امر معاش و گرفتاری ها و کم و کاستی های خود داریم، از حواس پنج گانه خودمان نیز به خوبی استفاده نمی کنیم؛ و در باره بیشتر آنچه می بینیم، می شنویم و یا با سایر حواس در می یابیم، فکر نمی کنیم!

غافل از این که هر چه می بینم و می شنویم و یا با سایر حواس درک می کنیم، از تصاویر افراد و مناظر،حوادث، شنیدنی ها و غیره، این ها بی دلیل نیستند و هر کدام به همراه خودشان برای ما پیامی دارند؛ آن ها می خواهند با محتوا و مفهوم خود جهان هستی را بهتر و بیشتر به ما بشناسانند! و در انتظار این هستند که ما در باره آن ها فکر کنیم و بیندیشیم تا با قوانین جهان هستی و حقایق عالم بیشتر آشنا شویم؛ ولی، مابدر باره بیشتر آن ها اصلاً فکر نمی کنیم و نمی اندیشیم!!

یعنی هزاران تصویر، حادثه و رویداد می بینیم، هزاران نکته می شنویم و بدون کوچکترین فکر و تأمل و توجهی از کنار آن ها می گذریم؛ و فقط به چیزهای اندکی توجه می کنیم که به ما یعنی در واقع به نیازهای ما، مربوط می شوند و بس؛ تازه در باره آن ها هم خوب فکر نمی کنیم، بلکه بیشتر اوقات به برطرف شدن نیازمان به وسیله آن ها بسنده می کنیم، و رد می شویم!

به هر حال؛ بحث این مقاله در باره "حس ششم" است. بعضی ها حس ششم دارند؛ حس ششم چیست؟ حس ششم هم هم مثل حواس پنجگانه ی انسان یک "حس است"، یک حس اضافی و بیشتر؛ که البته کارکردی متفاوت دارد. یعنی آن هم روزنه ای است برای دیدن این عالم بیکران، و دریافت اخبار و اطلاعات مربوط به آن.

مثل این که ما در کنار دو چشم خود یک چشم سوم البته با کارکردی متفاوت، هم داشته باشیم! یعنی واجد یک حسی بیشتر از سایر هم نوعان خود باشیم؛ آن ها پنج حس دارند، ما یک حس ششم هم داریم، آن ها با پنج حس جهان را می شناسند ولی ما جهان را با شش حس می شناسیم. کسانی که از حس ششم برخوردارند ممکن است:

1. به شکل مادرزادی از این حس برخوردار باشند.

2. ممکن است به شکل اکتسابی با انجام تمرین ها و ریاضت های مخصوص، آن را به دست آورده باشند.

3. و یا ممکن است در اثر یک حادثه یا هر علت دیگری، خیلی اتفاقی و غیر منتظره، واجد این حس شده باشند؛

مثلا در اثر یک تصادف یا برق گرفتگی یا یک بیماری یا مُردن و برگشتن و امثال این ها؛ که البته این گونه مسایل و حوادث قابل کنترل و هدایت نیستند(تا به امروز)، و هر کدام ممکن است منجر به مرگ بی بازگشت انسان ها بشوند؛ بنابر این نباید کسی در این خصوص ریسک کند؛ چون ریسک کردن در این گونه موارد کاری نامعقول و احمقانه است.

ظهور و بروز حس ششم همیشه به یک شکل نیست؛ گاهی ممکن است کسی چیزهایی را ببیند که دیگران نمی بینند؛ به عنوان مثال مادری نگران از این بود که پسر 8 ساله اش ارواح را می بیند! و من بعد از بررسی جمیع جوانب، مطمئن شدم که او حس ششم از نوع بینایی دارد، یعنی چشم سوم دارد.

بعضی ها هم ادعا می کنند و  نگرانند از این که صداهایی را می شنوند که دیگران نمی شنوند! و من بعد از بررسی هایی که مشخص می کنند آن ها راست می گویند و بیمار یا اسیر توهم های ناشی از مصرف مواد مخدر و روانگردان نیستند، مطمئن شدم که آنها حس ششم از نوع شنوایی دارند، یعنی گوش سوم دارند(البته با کارکردی متفاوت). و امثال این ها که همه "حس ششم" هستند ولی  به اشکال مختلف ظهور و بروز می کنند.

تله پاتی هم به تعبیر من به نوعی "حس ششم" محسوب می شود؛ چون تله پاتی عبارت است از خواندن افکار دیگران و ارسال فکر برای آن ها؛ چنان که ما می توانیم با سخن گفتن با چشمک زدن یا رفتار خاص دیگری، نکته ای را به دیگران القا کنیم یا فکری را به ذهن آن ها منتقل نماییم؛ به همین صورت، اگر به شکلی غیر معمول و فقط از طریق ذهن خود بتوانیم با دیگران ارتباط برقرار کنیم، و محتویات ذهن آن ها را اسکن نماییم یا مفهوم و نکته ای را برایشان ارسال کنیم، این هم یک حس است؛ یک حس ششم!

لطفاً به این نکته توجه داشته باشید که حواس پنجگانه انسان فقط گیرنده صرف نیستند، بلکه با بعضی از آن ها مثل حس بینایی و لامسه، انسان میتواند فرستنده هم باشد؛ و مفهوم یا پیام خاصی را به دیگران منتقل کند؛ و خواندن فکر دیگران یا القا و ارسال فکری برای دیگران هم شبیه همین عمل می کند؛ ولی چون از یک طریق غیر معمول این کار را می کند، "حس ششم" محسوب می شود.

خلاقیت و نبوغ و امثال این ها هم مستلزم داشتن "حس ششم" هستند؛ چون افرادی که خلاق و نابغه هستند، در روابط بین پدیده های عالم، چیزهایی را می بینند که دیگران نمی بینند؛ و به همین دلیل، می توانند کارهایی را انجام دهند که دیگران قادر به انجام آن ها نیستند.

 

یادآوری ها:

1. داشتن حس ششم، نشانه برتری اخلاقی کسی که واجد آن حس است، نیست؛ مثلا تصور کنیم که او مورد توجه خاص خداست، و هم چنین نشانه این نیست که او حتماً قابل اعتماد است و در همه موارد، کارهایش و گفتارش حجت و قابل استناد است. اصلاً این طور نیست! زیرا کسی که حس ششم دارد، فقط یک "حس اضافه"  و بیشتر دارد، نه چیزی بیشتر.

2. اولیای خدا بدون شک و با توجه به ایمانی که ما داریم، واجد حس ششم و هفتم و توانایی های بسیار فوق العاده تری هستند؛ که درک بنده حقیر از دانستن آن ها عاجز است؛ و لذا این مقاله نیز ناظر به احوال ایشان نیست.

3. دلیل این که من در این مقاله حس ششم را "یک حس" مثل سایر حواس نامیدم، این است که بدون شک حس ششم هم مثل سایر حواس دریافت هایش باید مورد نقد و بررسی، و قضاوت عقل قرار گیرد.

4. ساده کردن بحث حس ششم در این مقاله که برای فهم آسان آن صورت گرفته، نباید این تصور را در خوانندگان محترم ایجاد کند که موضوع "حس ششم" موضوعی معمولی است، و یا این که نگارنده آن را ناچیز می داند؛ چون به هیچ وجه این طور نیست و از نظر بنده "حس ششم" یک حس فوق العاده و عالی است، و داشتن آن به معنای گام نهادن به عالم غیب (به معنای عام آن) است؛ یعنی کسی که "حس ششم" دارد چیزهایی را درمی یابد که از حواس دیگران پنهان است، و سایرین از ادراک و دریافت آن ها ناتوانند.

 

 

 

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط lili در تاریخ 1393/04/01 و 8:07 دقیقه ارسال شده است

salam khob hastid bebakhshid ye soal dashtam chejoori mishe in hes ro be dst avord?
پاسخ : سلام. از لطف شما ممنونم. این حس را همه دارند ولی بالقوه است باید با کنترل خواسته های غریزی مثل خوردن و خوابیدن و دوری از تجمل پرستی(منظورم مال به دست آوردن نیست وابستگی منظور من است) و تفکر در آفرینش و تمرین های مربوط به تمرکز حواس، حس ششم را بالفعل کرد.

این نظر توسط غلامحسین علی محمدی در تاریخ 1393/02/17 و 13:13 دقیقه ارسال شده است

بنام خدا
حسین جان سلام و عرض ارادت
مقاله حضرتعالی را خواندم خیلی بهره مند شدم .چون قبلا" معنای عمیق و علمی حس ششم را نمی دانستم . ولی هم اکنون می دانم .
من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا
امیدوارم همیشه سلامت باشید.
دوستدار شما - علی محمدی
پاسخ : شکسته نفسی فرمودید آقای علیمحمدی. ارادتمندم

این نظر توسط یعقوبی در تاریخ 1393/02/10 و 8:27 دقیقه ارسال شده است

با سلام و خسته نباشد
جناب استاد همواره از نوشتار های زیبا و کلام عمیق شما کمال بهره را میبرم
ارادتمند شما
یعقوبی


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
آمار سایت
  • کل مطالب : 84
  • کل نظرات : 38
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 17
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 19
  • باردید دیروز : 4
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 54
  • بازدید ماه : 43
  • بازدید سال : 742
  • بازدید کلی : 67,054