loading...
سایت رسمی حسین احمدی
حسین احمدی بازدید : 552 چهارشنبه 24 اردیبهشت 1393 نظرات (2)

A basic solution

در دنیا مشکلات  فراوانی وجود دارد، مردم گرفتاری های زیادی دارند و این یک چیز بدیهی است که همه از آن خبر دارند. ولی نکته ای که عجیب و قابل توجه است این است که هیچکس خودش را برای مشکلاتی که دارد، مقصر نمی داند! و بر عکس همه سعی دارند به گونه ای تقصیر را به گردن دیگران بیندازند. اما آیا این کار، کار درستی است و جواب می دهد؟ و آیا این نوع واکنش نسبت به مشکلات تاکنون گره ای از کار بشر واکرده است؟

تا آنجا که من اطلاع دارم و تحقیق کرده ام پاسخ این سوال منفی است؛ و این نوع واکنش نسبت به مسایل و مشکلات شخصی تا به حال هیچ مشکلی را حل نکرده و هیچ از کار آن ها نگشوده است!! و فقط یک فرض است؛ یک فرض بیخود و مزاحم که فقط تنبلی و بی مسئولیتی ما را توجیه می کند و بس. بنابر این به نظر بنده بهتر است که از چنین فرض نادرستی دست برداریم و یک فرض بهتر و معقول را جایگزین آن کنیم ؛ یعنی بهتر است بیاییم به جای آن که دیگران را مقصر و مسئول و مقصر مسایل و مشکلاتمان بدانیم، خود را مقصر بشماریم. شاید با این فرض جدید بسیاری از مشکلاتمان حل شوند و ما هم مثل کپرنیک جواب بگیریم!!

برای توضیح بیشتر، بحث را با این مثال آغاز می کنم که شما اگر درختی را بکارید و به آن آب ندهید تا خشک شود و از بین برود، مسئول آن خودتان هستید نه کس دیگری؛ قبول دارید؟ یا اگر به فرض، درختی بخواهد درخت نباشد بلکه بخواهد چیز دیگری بشود، طبیعی است که با این کار نابود می شود و در این خصوص تنها خودش مقصر است و بس. انسان هم همینطور است؛ او هم اگر بخواهد خودش نباشد، یعنی از جایگاه الهی، طبیعی و عقلانی ش عدول کند، آسیب می بیند و با مشکلات زیادی روبرو می شود؛ و هیچکس هم جز خودش مقصر نیست.

من در مقاله "تأثیر متقابل" اشاره ای داشتم به این که بیشتر مشکلات بشر و بلکه همه آن ها بازتاب رفتار خود اوست؛ و در مقاله "سرنوشت خوب و داشتن عادت های خوب" نیز به صراحت این موضوع را شرح دادم که این عادت ها و رفتار ما هستند که سرنوشت و آینده ما را رقم می زنند؛ در مقاله حاضر نیز همین موضوع را به شکلی عمیق تر و از زاویه دیگری بررسی نموده ام. البته قبل از هر چیز لازم می دانم یادآوری کنم این مقاله نگاه عقلانی و تربیتی به موضوع دارد و ناظر بر مشکلات شخصی تمام مردم دنیا است و مسایل داخلی کشور خودمان را زیر ذره بین نگذاشته است و گوشه و کنایه ای به شخص یا شخصیتی خاص نمی زند.

خب، سوال اصلی این مقاله این است که چرا مردم(در هر جایگاه و مقامی که هستند) علت مشکلات خود و موانعی که بر سر راهشان قرار می گیرد را در بیرون از خود جستجو می کنند و از تأثیر رفتار خودشان غافلند؟! به نظر من علت اصلی مسایل و مشکلات ما مردم ریشه در خود ما و عملکردمان دارد.

نسل بشر از زمان های دور تاکنون با مشکلات زیادی درگیر بوده است و امروزه مشکلاتش بسیار بیش از پیش است. جنگ و خصومت های فردی، گروهی و بین کشورها، فقدان آسایش و آرامش عمومی در جهان، داشتن نگاه تیره و منفی به زندگی، عدم توفیق در دستیابی به اهداف، و پیش رو داشتن موانع فراوان و... همه این ها یک دلیل بیشتر ندارد و آن این است که انسان ها توازن عالم را به هم زده و عدالت را زیر پا گذاشته اند.

در بسیاری از موارد هیچ چیز و هیچکس سر جای خودش نیست؛ پدر باید پدری کند اما جوری رفتار می کند که انگار این مسئولیت را ندارد؛ یعنی پدری نمی کند و شاید هم نمی داند که چگونه باید پدری کند! مادر هم همینطور؛ بسیاری از مادران هم درست به وظایف مادری عمل نمی کنند؛ و متقابلا فرزندان هم فرزندان خوبی نیستند و آداب احترام و ادب و رفتار با والدین را مراعات نمی کنند؛ و شاید هم نمی دانند! 

به همین قیاس برادران هم برادری نمی کنند و خواهران خواهری؛ و به همین دلیل رفاقت و رفت و آمد با غریبه ها در اولویت قرار گرفته است.

در سطح جوامع، کارمندان و کارگران با همه زحماتی که می کشند، معمولا از کارشان می زنند و به کیفیت کاری که می کنند بی توجه اند. مدیران و کارفرمایان هم معمولا(معمولا یعنی کلیت ندارد) به زیر دستانشان بی توجه اند و به مسایل و مشکلات آن ها کاری ندارند.

تولید کنندگان و ارایه دهندگان خدمات عمومی  فکر می کنند اگر از کم و کیف محصولات و خدمات خود بزنند، سود بیشتری نصیب آن ها می شود؛ و به همین دلیل خدمات و محصولات خوبی را به مردم ارایه نمی کنند. تاجران و بانکداران که باید امین مردم باشند، معمولا امانت داران خوبی نیستند و از سود پول مردم برای خود ثروت زیادی را انباشته کرده اند؛ و سهم ناچیزی را به مردم می دهند. بازاریان و کاسبان و خرده فروشان هم  عملکرد چندان خوبی ندارند.

معلمین بزرگوار که از باارزش ترین اقشار جامعه هستند، معمولا قدر کار خود را نمی دانند و از کم و کیف آن می زنند و رسالت معلمی را به درستی به جا نمی آورند. دانش آموزان و دانشجویان هم بیشتر به فکر گذراندن و پاس کردن درس ها هستند و برای تحصیل علم، و استاد و معلم، ارزش و احترام لازم را قائل نیستند.

مردان از مردی و مردانگی دور شده اند و در زنان تمایل زیادی پیدا شده که شبیه مردان شوند؛ و از جایگاه اصلی خود فاصله بگیرند. اهل مقام و منصب رعایا را فراموش کرده اند و به فکر ارتقا کم و کیف موقعیت و امکانات خود هستند و مسئولیت الهی و مردمی خویش را زیر پا گذاشته اند. البته همه این ها در کشور ما شرایط نسبتاً خوبی دارند و ما بدین جهت شکر خدای بزرگ را به جا می آوریم. لیکن در کل و با نگاهی عمیق و عقلانی و فلسفی به شرایط جهان امروزی و آنچه در آن رخ می دهد، معلوم می شود:

توازن در جهان امروز واقعا دستخوش آشفتگی و هرج و مرج شده است و تقریبا هیچ چیز و هیچکس سر جای خودش نیست و سخن از عدالت فقط برای دلخوش کردن  و لق لقه زبان مردم است.

بنابر این یگانه راه حل مسایل و مشکلات مردم دنیا در این است که که هر چیز و هر کس به جای و جایگاه و مقام و منزلت و شأن و مرتبه واقعی خود بازگردد و به وظایفی که در آن خصوص دارد، واقف شود و بدان ها ملتزم گردد و عمل کند:

 مردها باید محکم و استوار و به طور تمام و کمال "مرد" باشند و الگوی تمام عیار مردی و مردانگی و مسئولیت پذیری و کار و تلاش مرام و معرفت و گذشت و بزرگواری به نمایش بگذارند. زن ها هم باید واقعا "زن" باشند و از پاکی و نجابت و ادب و تلاش و صبر و استقامت و آنچه که وجدانا و طبیعتا برای  یک زن ضروری است، عدول نکنند.

پدران و مادران و مربیان و معلمین هم باید وظایف خطیر خود را خوب بشناسند و از تلاش برای تربیت و کمک به متربیان و فرزندان خویش کوتاهی نکنند. تجار و بانکداران و بازاریان و کاسبان باید از کمیت و کیفیت آنچه به مردم ارایه می دهند یا می فروشند، کم نگذارند و مردم را فریب ندهند؛ و روزی خود را با کار و تلاش و انصاف و صداقت، از خدا بخواهند نه از راه نادرست و با فربفتن مردم ضعیف.

مدیران و کارفرمایان و مسئولین و صاحب منصبان هم باید اهل انصاف و جوانمردی باشند و از حقوق زیر دستان خود به درستی حفاظت و حمایت کنند. و اگر کسی چنین نکرد، نباید حرف از عدالت و توازن بزند؛ به هیچ وجه! واگر همه همانطور که خدا آفریده و در نهاد و طبعشان قرار داده نباشند، نمی توانند از خدا توقع داشته باشند که دست آن ها را بگیرد و به آن ها کمک کند. هر کس در آنچه که بر طبق قوانین و سنت های الهی و عقل و طبعش باید انجام دهد، قصور و کوتاهی کند ه به خودش ظلم کرده است و هم به سایر مردم.

لذا اگر ناکام و ناخشنود هستید و هیچ چیز آرامتان نمی کند، این را به گردن دیگران نیندازید و به جای این کار و برای حل مشکلات کافی است که به جایگاه اصلی خود باز گردید و نقش خود را بازی کنید؛ این بهترین و کامل ترین  و کاراترین راه حل برای همه مسایل و مشکلات است.

چون، قوانین عالم هستی یعنی همان سنت های الهی، به گونه ای مدون و مقرر شده اند که اگر کسی یک روز یا حتی یک گام برای این که در جایگاه اصلی خودش باشد و به وظایفش عمل کننماید و نقش خودش را بازی کند، بردارد به همان میزان راه برایش باز و هموار می شود.

و هر چه بیشتر در این مسیرِ صحیح و عقلانی گام بردارد، فتوحات و غنایم بیشتری نصیبش می گردد؛ و بر عکس هر چه از خودِ طبیعی اش و وظایف عقلانی و الهی ش دور شود، موانع ریز و درشتی سر راهش سبز می شوند که در واقع  بازتاب عملکرد خود او هستند، و او را گیج می کنند طوری که نمی داند از کجا خورده است!! و ... به یقین هیچکس از این قاعده مستثنی نیست.

باید یادآوری کنم که بنده به هیچ وجه نمی خواهم تأثیرات محیط و هم چنین تأثیر رفتار سوء دیگران بر مشکلات مردم را نادیده بگیرم؛ بلکه به خوبی می دانم فشاری که این دو عامل بر زندگی و روح و روان و دل و جان مردم وارد می آورند، بسیار سنگین و طاقت فرساست؛ ولی می خواهم بگویم یک عامل هست که نه تنها از این دو عامل بلکه از هر عامل دیگری در به وجود آمدن مشکلات بشر قوی تر و موثرتر است و آن عامل این است که او از جایگاه اصلی خودش عدول کرده و نقش هایی را که باید ایفا کند، نمی کند.

انسان ها نسبت به وظایفی که عقلا و طبعا و به صورت فطری و خدادادی بر عهده دارند بی اعتنا شده اند. و اگر رفتار و عاداتشان را درست کنند و نقش هایی را که به حکم عقل و فطرتشان بر عهده دارند، به خوبی ایفا نمایند، همه چیز به نفع آن ها تغییر می کند؛ حتی رفتار مردم و فشار محیط هم سنگینی خود را از وجود و زندگی آن ها بر می دارد و اجازه حرکت و پیشرفت به آن ها می دهد.

خوب است این نکنه را هم ذکر کنم که بسیاری از بهترین دانشمندان و نوابغ روزگار چه در ایران و چه در کشورهای دیگر، کسانی بوده اند که از محروم ترین نقاط و شاید هم از روستاها برخاسته و رشد کردند؛ و در زمان خود یگانه و منحصر به فرد شدند. هم چنین یادآوری می کنم که در دانشگاه های مهم و مراکز بزرگ علمی کشور خودمان ایران و سایر کشورهای دنیا هنوز هم کسانی که محروم تر بوده اند رتبه و جایگاهشان برتر از کسانی است که در محیط های بهتری (هم از حیث امکانات و هم از حیث ارتباطات انسانی) رشد کرده اند.

 چند شب پیش داشتم مصاحبه با یک پروفسور عالیمقام که نسبتاً جوان هم بود را تماشا می کردم؛ او یکی از بزرگترین و بهترین جراحان سرطان در تمام جهان شده بود و ابداعات و ابتکارات فوق العاده و قابل تحسینی هم داشت. من اولا افتخار کردم به این که وی یک ایرانی و هم وطن ماست و ثانیا تعجب کردم از این که او در جایی به دنیا آمده و بزرگ شده (شهر زاهدان)که بسیار دور از یایتخت و از نقاط بسیار محروم کشور است! و ... این در حالی است که بسیاری از ما که پایتخت نشین هستیم و همینطور مردم سایر نقاط جهان که در مراکز کشورشان زندگی می کنند، عوامل محیطی و کمبود امکانات و غیره را مانع پیشرفت خود می دانیم! و فکر رسیدن به اهداف بزرگ را از ذهن مان بیرون کرده ایم.(؟!)   

سخن آخر و نتیجه گیری کلی بنده در این مقاله این است که اگر می خواهید مشکلات تان حل شود و پیشرفت کنید و به اهدافتان برسید، از این و آن کمک نخواهید بلکه فقط از خدا کمک بخواهید و رفتارتان را درست کنید؛ یعنی به جایگاه خود بازگردید و به مسئولیت هایی که بر عهده دارید، عمل کنید.

در این صورت، خدا راه شما را هموار خواهد کرد و هیچکس هم نمی تواند مانع تحقق اراده او بشود. علاوه بر این که شما با این کار به برقراری توازن و عدالت در جهان کمک کرده و دین خویش را ادا نموده اید. و اگر همه مردم چنین کنند، جهان سرشار از توازن و تعادل  و خوشبختی و کامیابی خواهد شد.

پس به خدا اعتماد کنید و به جایگاه اصلی خویش بازگردید و به مسئولیت هایی که دارید عمل کنید تا موفق شوید؛یعنی هر کس باید نقش خودش را بازی کند تا پیروزی و سعادت نصیبش شود. به امتحانش می ارزد، امتحان کنید!

در پایان از مسئولین محترم آموزش و پرورش و  مسئولین محترم آموزش عالی کشور عزیزمان ایران و رسانه های عمومی هم تقاضا می کنم در باره موضوع این مقاله قدری تأمل بفرمایند و اگر آن را مناسب و شایسته دیدند در ضمن برنامه های تربیتی خود بگنجانند.

  

  

 

 

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط حسن گل چین در تاریخ 1393/02/29 و 9:48 دقیقه ارسال شده است

سلام استاد. قشنگ بود. دست شما درد نکند.موفقیت و بهروزی شما را آرزو دارم.
پاسخ : تشکر. راهتان هموار و دعایتان مستجاب.

این نظر توسط جواد در تاریخ 1393/02/27 و 23:04 دقیقه ارسال شده است

عالی بود.
واقعیت امروز جامعه بود.
تشکرشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلک
پاسخ : خیلی مخلصم . گل به پای شما می ریزم.


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
آمار سایت
  • کل مطالب : 84
  • کل نظرات : 38
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 20
  • بازدید امروز : 23
  • باردید دیروز : 55
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 110
  • بازدید ماه : 235
  • بازدید سال : 934
  • بازدید کلی : 67,246