دنیاها2

Lots of worlds: part 2

 در همین ابتدای قسمت دوم از مقاله، یادآوری می کنم که منظور من از وجود دنیاهای دیگر، دنیای موجوداتی مثل مورچه ها و پرندگان و حیوانات و آبزیان که برای ما ملموس و محسوس اند نیست؛ بلکه دنیای موجوداتی است که به صورت طبیعی برای ما محسوس و ملموس نیستند؛ یعنی از دیدگان ما و از حواس ما پنهانند؛ در حالی که ما را می بینند. ولی، برخلاف موجوداتی که در عوالم غیب مطلق زندگی می کنند، امکان دیدن و محسوس شدن شان برای انسان ها وجود دارد؛ یعنی ما هم می توانیم به دنیای آن ها برویم و با ایشان تعامل داشته باشیم. و این موضوعی است که می تواند برای عالم علم بسیار مهم، قابل توجه و تأثیرگذار باشد.

به عنوان مثال "جن ها" برای خود دنیای به مستقلی دارند که در همین دنیاست؛ یعنی یک دنیای کاملا متفاوت دارند که هم احکام و قوانینش با دنیای ما فرق دارد و هم برای ما نامرئی و نامحسوس است؛ ولی این قابلیت را دارد و دارند که برای ما مرئی و محسوس شوند. و ما نیز می توانیم به دنیای آن ها وارد شویم؛ و بسیاری از مردم دنیا هم از وجود آن ها باخبرند و حتی خیلی از مردمان در غرب و شرق دنیا تجربه دیدن و مواجه شدن با آن ها را داشته اند؛ و این تجربه ها آن قدر زیاد است که از حد تواتر گذشته و یقین آور است!

این(دنیای جن ها) یک مثال بود؛ و می توان گفت حداقل 999 موجود دیگر در 999 دنیای دیگر در قلمرو و محدوده همین دنیای متناهی ما (که ظاهرا یک دنیا به نظر می رسد)زندگی می کنند، و قوانین و اسباب و علل حاکم بر دنیایشان مثل جن ها، با دنیای ما خیلی متفاوت است؛ و علاوه بر آن، برای ما نامرئی و نامحسوس هستند.

لازم به ذکر است موجوداتی که من در این مقاله از وجودشان و از دنیای شان سخن می گویم، نسخه هایی از ما "انسان ها" نیستند!! چون، تکرار خلقت انسان یک کار عبث و بی معناست؛ و خداوند بزرگ و توانا کار عبث نمی کند!! و اگر دلیلی و تفاوتی وجود داشته باشد که دیگر آن موجودات، نسخه ای از انسان نیستند که تکرار شده باشند!

شما می توانید نام این موجودات را هر چه می خواهید، بگذارید؛ جن،  آل، غول، دیو؛ پری، یندین، ارسا، سروا، یا هر نام دیگری که خواستید؛ البته نام گذاری روی انواع مختلف موجودات اصول و قواعد معینی دارد، و باید روی حساب و کتاب خاصی صورت بگیرد؛ ولی مهم این است که آن موجودات هستند و دنیاهای دیگری دارند، و از احکام و قوانین مخصوص به دنیای خودشان پیروی می کنند؛ و به همین دلیل،گرفتار محدودیت هایی که ما در دنیای خودمان داریم، نیستند؛ گرچه آن ها هم محدودیت های خاص خودشان را دارند!

تأکید بر این نکته هم ضروری است که برتری و لطافت چنین موجوداتی نسبت به انسان، همان طور که گفته شد، از لحاظ مادی است! و انسان همان طور که خداوند خالق بزرگ فرموده است، برترین مخلوق خدا است؛ و از لحاظ قوای روحی و عقلی و علم و معرفت از همه موجودات عالم هستی (البته به صورت بالقوه) برتر است.(3)

حال اگر پرسیده شود چه دلایلی وجود دارد که این دنیاهای دیگر، وجود دارند و در هر دنیا موجوداتی زندگی می کنند که جسم مادی شان بسیار لطیف تر، قویتر، کارآتر و قابل انعطاف تر از جسم انسا ن است؟! بنده در پاسخ باید بیان می کنم که:

اولا عالمهستی و هم چنین عالم دنیا، عالم ممکنات است و هر چیزی، و وجود هر موجودی در آن ممکن است؛ مگر این که وجودش محال عقلی باشد! و وجود دنیاهایی که لطیف تر از دنیای ما انسان ها باشند، و هم چنین وجود موجوداتی که جسم مادی شان لطیف تر از جسم ما باشد، به هیچ وجه محال عقلی نیست!

ثانیا وقتی که ما توانسته ایم یک گروه از این موجودات را شناسایی کنیم که جسم مادی شان از جسم ما لطیف تر، و دنیا و احکام و قوانین شان برای زندگی، با ما متفاوت است و محدودیت های مادی و جسمی ما انسان ها را هم ندارند، و علاوه بر این، وقتی که می توانیم با آن ها ارتباط برقرار کنیم؛ در این صورت، اثبات دنیاهای دیگر آسان می شود! گویند حکیمی را گفتند: "هر محال عادی ممکن است!" گفت: "شما یکی را اثبات کنید، بقیه را من اثبات می کنم."

وجود جن ها و دنیای متفاوت شان حقیقتی ثابت شده و محرز و مجرب است؛ یعنی هزاران بار در شرق و غرب عالم  و توسط افراد مسلمان و مسیحی و غیره، مشاهده شده و به تجربه درآمده است؛ و قرآن کریم نیز(در سوره جن) از آن ها سخن گفته، و از وجودشان و از این که آن ها نیز مثل انسان ها صاحب عقل و زن و فرزند و زندگی و خوب و بد و مرگ و میر هستند، خبر داده است.

بنده هم پس از سال ها تحقیق و پژوهش و کسب تجارب مختلف، کتابی را در باره جن ها و خصوصیات و دنیای عجیب و غریب شان نوشته و نام آن را "شومان" گذاشته ام.(نشر قو.1386) و ... بنابر این، حالا که یکی اثبات شد، اثبات دنیاهای دیگر و موجوداتی که جسم شان لطیف تر از جسم ما انسان ها و حتی لطیف تر از جسم جن هاست، آسان تر می شود!

ثالثا قاعده امکان اشرف را که گفته شده در خصوص عالم کون و فساد(یعنی دنیا) به کار نبرید، من در این جا و در باره عالم اجسام هیچ اشکالی نمی بینم که آن رابه کار ببرم! این قاعده یک قاعده عقلی است و می گوید موجودی که و جودش برتر و شریف تر است، مقدم است بر موجودی که وجودش پایین تر و پست تر است. پس اگر موجود پست تر و پایین تر وجود دارد، حتما قبل از آن موجود برتر و شریف تر(اشرف) پا به عالم وجود گذاشته است.

البته بنده دلیل تأسیس قاعده امکان اشرف و حدود تعیین شده برای کار برد آن را می دانم؛ و هم چنین می دانم که موجود اشرف باید ذاتاً برتر از موجود پایین تر از خود(موجود اخس) باشد و این که باید بین آن ها رابطه علی و معلولی برقرار باشد و ...

شیخ اشراق هم با این قاعده عقلی، وجود عالم مثال را ثابت کرده است؛ ولی، همان طور که او استفاده خود را از این قاعده در اثبات وجود عالم مثال و موجودات مثالی، برد؛ بنده هم از آن برای اثبات وجود دنیاهای مادی نامحسوس استفاده می کنم! قواعد عقلی از جمله قاعده امکان اشرف در همه عوالم ساری و جاری هستند(حتی در عالم اجسام)، و هیچ چیز و هیچ کسی نمی تواند جلوی آن ها را بگیرد؛ مگر خود عقل!

اگرچه بنده هنوز و به هیچ وجه کاری برخلاف نظر حکیم بزرگ ایرانی مسلمان یعنی شیخ اشراق، انجام نداده ام؛ چون او و ابن عربی به اشتباه، جن ها (موجودات دنیوی نامریی) را موجوداتی مثالی می دانند!! و بنده این نکته را به تفصیل در کتاب شومان(نشر قو. 1386. فصل 3. صفحه 73) شرح داده ام؛ بنابر این، بنده در این مقاله از قاعده امکان اشرف در جایی استفاده کرده ام که شیخ اشراق هم مُجاز می داند!!(3)

به همین دلیل، تصور بنده این است که با همین قاعده امکان اشرف می توان وجود هزاران دنیای مادی دیگر و هزاران موجود دیگر را که در وجود مادی برتر از انسان هستند، و جسم شان لطیف تر و کارآتر از جسم انسان است، ثابت کرد؛ و نباید کاربرد این قاعده را محدود و منحصر به عوالم فوق مادی دانست.

چه اشکالی دارد که در دنیا موجوداتی باشند که جسم شان لطیف تر از جسم ما باشد و محدودیت های این جسم زمخت و تنبل انسانی را نداشته باشند؛ در انعطاف پذیری، در سرعت، در قدرت، در عبور از موانع، در این که بتوانند به اشکال مختلف درآیند و در موارد متعدد دیگری که جسم انسان یا ناتوان است و یا خیلی تنبل و کند است؛ آیا این اشکالی دارد؟!!

به هیچ وجه؛ به نظر بنده هیچ اشکالی ندارد و از نظر عقلی هم هیچ ایرادی به آن وارد نیست؛ و بلکه بسیار هم معقول و پذیرفتنی است، و باید این چنین باشد! با این حال و با این توضیحات، باز اگر کسی از بزرگان این کار یعنی استفاده از قاعده امکان اشرف را در اینجا جایز نداند، بنده آن را کنار می گذارم و از دلایل دیگری برای اثبات "نظریه دنیاها" استفاده می کنم.

رابعا تکنیکی وجود دارد به نام "تکنیک مرگ اختیاری" که خود بنده آن را در سال 1385 ابداع کرده ام؛ و کارکردش این است که بدون هیچ شرطی به انسان های سالم و معمولی این توانایی را می دهد که با تمرین و به مرور از عالم دنیا خارج و به عالم یا عوالم غیب دسترسی پیدا کنند، و آن ها را مشاهده کنند!

من این تکنیک را ابتدا روی خودم و سپس روی چند تن از دوستانم امتحان کردم، و نتایج فوق العاده ای هم به دست آوردم که البته این جا مجال مناسبی برای بیان آن ها نیست؛ و تا به حال هم (متأسفانه) محل مناسبی برای ارایه و عرضه آن در یک شکل و قالب مناسب پیدا نکرده ام! به غیر از یک سری درخواست های شخصی که قابل اعتنا نبوده اند.

به هر حال، من وقتی این تکنیک را اجرا می کردم متوجه شدم که دنیای ما یک دنیا نیست و موجودات دنیوی هم محدود و منحصر به انسان و جن نیستند؛ فهمیدم که دنیا لایه لایه و ورق ورق است، و هر ورق برای خودش دنیایی مستقل و متفاوت است؛ و موجوداتی دارد که مثل ما جسم مادی دارند اما، جسم شان از ما لطیف تر است و توانایی هایشان برای دخل و تصرف در زمین و آسمان دنیا نسبت به ما انسان ها، خارق العاده و بسیار بیشتر است و...

من این دنیاها را در طی پنج سال تمرینِ هر روزه و پیاپی، تجربه کردم؛ ولی اعتنایی به آن ها نداشتم؛ چون برایم مهم نبودند و تنها هدفم، رسیدن به عالم غیب بود. و به همین جهت، کاری به آن ها نداشتم و بدون این که ارتباطی برقرار کنم، از دنیای شان می گذشتم.

البته آن ها تمایل داشتند و با اصرار می خواستند با من ارتباط برقرار کنند و به همین منظور فشارهای سختی را هم بر من وارد کردند؛ لیکن من هر بار با مقاومت و سرسختی و بدون کمترین توجهی، عبور کردم و آن ها و دنیایشان را پشت سر گذاشتم!

این تکنیک مرگ اختیاری، یک "تکنیک" است؛ و منظور من، آن مقام موت اختیاری عرفا و اهل ریاضت و سلوک نیست، ولی، خیلی واقعی است و توانایی های زیادی دارد؛ و اگر به درستی انجام شود، تقریبا هر چه می بیند، درست است. مضافا بر این که قابل آموزش و تجربه کردن هم می باشد!

به هر حال، با همین دلایل و دلایل دیگری که ذکرشان این مقاله را (که قصدش اختصار است) طولانی می کند، وجود دنیاهای دیگر برای من محرز شده است. و به همین دلیل، بنده وجود دنیاهای دیگر را با عنوان"نظریه دنیاها" به همه مردم در اقصی نقاط جهان اعلام می دارم.

ویژگی این دنیاهایی که مورد نظر بنده است و موجوداتشان به طور مشخص این است که " آن ها مادی ولی نامحسوس اند؛ اما این قابلیت را دارند که محسوس شوند؛ و موجوداتی که در این دنیاها زندگی می کنند نیز مثل ما انسان ها دارای جسم هستند؛ ولی اجسام شان لطیف و غیر متراکم است! درست برعکس انسان، که جسمش کثیف است؛ یعنی متراکم و فشرده است.

و همین ویژگی، یعنی غیر متراکم بودن و غیر فشرده بودن، به آن ها این امکان را داده است که هم نامحسوس باشند و هم به راحتی بتوانند تغییر شکل بدهند و ...(4)

 در پایان، امیدوارم استادان، عالمان و افرادی که اهل پژوهش و تحقیق هستند نیز به این مقاله دسترسی پیدا بکنند و از محتوای مقاله و "نظریه دنیاها" که بنده در اینجا فقط مختصری از آن را بیان کردم، باخبر و مطلع شوند، و در باره آن خوب تأمل نمایند؛ و نقدها و سوالات خود را مطرح کنند تا (پس از دریافت بازخوردهای مناسب) بنده هم این موضوع مهم را به تفصیل بیان کنم.

پاورقی ها:

1. برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به: جهان بینی توحیدی. علامه شهید استاد مرتضی مطهری

2. برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به: شرح حکمه الاشراق. قطب الدین شیرازی. انتشارات بیدار. قم

3. رجوع کنید به قرآن کریم. سوره بقره آیات 30 و 31 

4. برای مطالعه بیشتر در باره عالم مثال و سایر عوالم غیب رجوع کنید به:

الف- دایره المعارف بزرگ اسلامی. (امکان اشرف)

ب-رساله نوریه در عالم مثال. علامه حکیم بهایی لاهیجی. با مقدمه،تعلیقات و تصحیح سید جلال الدین آشتیانی

ج. معاد. محمد شجاعی. شرکت سهامی انتشار. 1363

 د. مفاتیح الغیب. صدر المتالهین شیرازی. ترجمه محمد خواجوی. انتشارات مولی. 1363

 ه. عرفان نظری. دکتر سید یحیی یثربی. مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم. 1372

و. ebrahimi-dinani.com(دانشنامه فلسفه. قاعده امکان اشرف) 

5 . برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به:

الف- شومان. حسین احمدی. نشر قو . 1386. ص48

ب- نصوص الحکم بر فصوص الحکم. حسن حسن زاده آملی. چاپخانه مهر. مرکز نشر فرهنگی. 1365 ذیل فص 44