loading...
سایت رسمی حسین احمدی
حسین احمدی بازدید : 484 پنجشنبه 01 خرداد 1393 نظرات (3)

 

!Get rid out of the battlefield

وقتی دو نفر با هم درگیر می شوند برای خاتمه درگیری کافی است یکی از آن دو، صحنه درگیری را ترک کند؛ در این صورت جنگ و درگیری خاتمه می یابد و صلح و آرامش بر آن فضا مسلط می گردد. در درگیری های فرضی هم همینطور است و ترک صحنه درگیری منجر به خاتمه درگیری و متصاعد شدن عطر صلح و آرامش بر فضای موجود می شود. خب، حالا شاید کنجکاو باشید که بدانید درگیری فرضی یعنی چه؟

منظور من از درگیری فرضی در این جا، درگیری هایی است که در قلمرو ذهن خود انسان ها، رخ می دهد. بیشتر آدم ها بعضی از اوقات (عده ای هم بیشتر اوقات)خودشان با خودشان درگیرند؛ به این صورت که به مسایل و مشکلاتشان فکر می کنند و با فکر کردن به آن ها، آن ها را بزرگتر از آنچه هستند تصور می کنند؛ و اعصابشان به هم می ریزد و در درونشان غوغایی به پا می شود.

در ذهنشان حدیث نفس دارند؛ یعنی با خودشان حرف می زنند، بحث و جدل می کنند، راه حل ها را پس و پیش می کنند و وقتی به جایی نمی رسند و راه خلاص و برون رفتی پیدا نمی کنند، با خودشان درگیر می شوند؛ درگیریی که محل وقوع آن ذهن، و دو طرف درگیری نیز کسی نیست جز خودشان.

این یعنی چه؟! یعنی این که شخصی که فکرش ناراحت است به صورت فرضی در ذهنش تبدیل به دو نفر می شود! و این دو نفر فرضی با هم بحث و جدل یا جر و بحث می کنند، و در نهایت با هم درگیر می شوند. و این درگیری اگر شروع شود ممکن است ماه ها یا حتی سال ها طول بکشد؛ و آسیب های جدی و خطرناکی به جسم و جان آن شخص وارد می آورد.

برای دوری از این معرکه و در امان ماندن از آسیب ها و عوارض سوء آن، بهترین و ساده ترین راه این است که آدم صحنه درگیری را ترک کند؛ یعنی آن نفر دوم که فرضی است و خودمان او را در ذهنمان بوجود آورده ایم، باید از ذهن ما خارج شود و محل درگیری را ترک کند.

اما این کار باید آگاهانه و به صورت معقول و با جدیت انجام گیرد؛ یعنی ما باید بدانیم که ماندن آن نفر دوم (که فرضی و مخلوق ذهن خود ما است) در ذهن، باعث دردسر است و باید او را به اصطلاح به دنبال نخود سیاه بفرستیم و به کار دیگری مشغول کنیم تا درگیری ذهنی مان خاتمه یابد.

حدود 25 سال پیش یکی از دوستانم که به خاطر مشکلاتش مدام با خودش درگیر بود با من درد دل کرد و راهنمایی و مشورت خواست. من به او پیشنهاد کردم هر روز موسیقی مناسب گوش کند و روزنامه بخواند؛ و او با این که از این راهنمایی و راه حل تعجب کرده بود، به خاطر اعتمادی که به من داشت به نسخه ای که برایش پیچیده بودم عمل کرد؛ و دو ماه بعد خوشحال و خندان و در حالی که بسیار راضی و خشنود بود، به دیدن من آمد و ضمن تشکر فروان از من، گفت: " به خدا من راحت شدم و اعصابم آرام شد. این چه نسخه ای بود که شما برای من پیچیدید و با من چه کار کرد؟"

به او گفتم: اولا این لطف خدا بود که شما راحت شدید؛ و بعد، علت درگیری و ناراحتی اعصابش را تشریح کردم و اضافه کردم که ما باید با تفکر و آگاهی و خلاقیت اوقات فراغت مان را به کارهای صحیح و مناسبی اختصاص دهیم و خود را آن گونه مشغول کنیم که از خودمان و از درگیری با خودمان فارغ شویم و دست برداریم؛ و فکر و اندیشه مان را متوجه چیزهای دیگری بکنیم؛ چیزهای دیگری که ارزش توجه را دارند و فضای خالی ذهن و فکر ما را پر می کنند و ما را از شر دعوا و مشاجره ذهنی خلاص می نمایند؛ و روزنامه خواندن و گوش دادن به یک موسیقی مناسب، همین خدمت را به شما کردند؛ یعنی شما را راحت کردند.

بیکار نبودن و پر کردن لحظه های زندگی با کار، ورزش، موسیقی های مناسب(گوش دادن و نواختن) تماشای فیلم، مطالعه، خواندن اخبار از طریق روزنامه یا سایت های خبری، نقاشی کردن، خطاطی کردن، کمک به کارهای خانه، قدم زدن در طبیعت، دیدن اقوام و دوستان ، تماشای ستاره ها در شب و توجه به عظمت آفرینش و راز و نیاز کردن با خدای بزرگ، از جمله راه های مناسب و درستی هستند که ما را از درگیری با خودمان نجات می دهند و امید و نشاط و قدرت ما را زیاد و مشکلات ما را کوچک می کنند و حتی ممکن است آن ها را حل کنند.

در پایان و به عنوان نتیجه گیری باید بگویم که به هر حال من و شما ممکن است مشکلاتی داشته باشیم و موفق به حل آن ها نشویم و به همان شکل که در بالا ذکر کردم، با خودمان درگیر شویم؛ غافل از این که این گونه درگیری های ذهنی مشکلات ما را بزرگتر و بیشتر می کنند و ما را روز به روز ضعیف تر و ناتوان تر می نمایند!

 

بنابر این مناسب ترین راه این است که ما صحنه درگیری را ترک کنیم و خودمان را با یک چیز مناسب مشغول کنم تا از خود فارغ شویم و به آن چیز توجه نماییم؛ و صد البته که شایسته است هر کس متناسب با ذوق و سلیقه و خیر و صلاحش بهترین چیزها را انتخاب کند؛ و اگر در این زمینه از افراد آگاه و خیرخواه مشورت هم بگیرد خیلی خوب است؛ چون هر چیزی شایسته آن نیست که توجه ما را به خود معطوف بدارد، و اگر نامناسب باشد(مثل دیدن یک فیلم وحشتناک یا شنیدن موسیقی های پیش پا افتاده و مبتذل یا خواندن رمان های نامناسب و امثال این ها) مشکلات ما را حل که نمی کند هیچ، بلکه آن ها را بیشتر هم می کند.

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط فهیمی در تاریخ 1393/03/14 و 19:12 دقیقه ارسال شده است

به محض آرام شدن دریای افکار، کشتی های نجات از راه می رسند. حضرت علی (ع)

سلام استاد و برادر ارجمند
به واقع اینها همگی درسهای زندگی هستند
ممنونم - موفق باشید
پاسخ : تشکر می کنم. شما خودتان یک معلم و استاد راه بلد هستید.

این نظر توسط هادی بخشنده در تاریخ 1393/03/06 و 23:10 دقیقه ارسال شده است

سلام
نکته جالبی بود میشه این مطلب رو نوعی تصویر سازی مخرب دانست
باتوجه به این نکته که ذهن ادمی بصورت مدام ، خوداگاه و ناخوداگاه ، درحال پردازش است
لطفا درمورد تصویر سازی مفید بنویسید
ارادتمند
پاسخ : سلام جناب بخشنده و تشکر. حتما انشاا...

این نظر توسط رهام در تاریخ 1393/03/02 و 2:08 دقیقه ارسال شده است

با درود فراوان خدمت استاد ارجمندم
مطلب ارایه شده بسیار عمیق و جذاب بود
با اجازه سما لینک و آدرس وبسایت رو به دوستانم توصیه کردم
با تشکر
پاسخ : رهام عزیز سلام و تشکر. شما خودتان استاد بزرگی هستید. سپاسگزارم


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
آمار سایت
  • کل مطالب : 84
  • کل نظرات : 38
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 16
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 48
  • بازدید ماه : 173
  • بازدید سال : 872
  • بازدید کلی : 67,184