loading...
سایت رسمی حسین احمدی
حسین احمدی بازدید : 216 جمعه 01 دی 1391 نظرات (0)

Fake Love and poor soul

فکر نکنید من پا به سن گذاشته ام و از عشق و عاشقی چیزی نمی فهمم. خوب است بدانید که من هم عاشق شده ام!.... بله، من هم عاشق شده ام و سال ها از غم و غصه عشق مجازی سوخته ام؛ آن قدر سوختم که تمام وجودم ذوب شد، آن قدر اشک ریختم که رودها از چشمانم جاری شد و قلبم پاره پاره و مجروح گردید، آن قدر فکر کردم و غصه خوردم که احساسات و عواطفم تکه تکه و ذره ذره شد و مثل گرد و غبار...... آه که چه بر من گذشت!!

به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم/ بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم
الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد/ مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم

آری! من هم عاشق شدم و کسی آن را به من تعلیم نداد؛ چون، عاشق شدن نیاز به معلم و تعلیم ندارد. شاید ناخودآگاه - و بدون هیچ قصدی - مدتی کسی را زیر نظر داشته باشید و شاید هم در نگاه اول ایده آل تان را پیدا کنید و.... ناگهان احساس کنید که به شدت به او علاقه دارید، خیلی دوستش دارید و..... وای خدای من چی شده، چه اتفاقی افتاده.... ؟! انگار... انگار شما عاشق شده اید! بله....! شما عاشق شده اید؛ و این... خدایا.... و این شور انگیزترین و قشنگ ترین اتفاقی است که ممکن بود در زندگی شما رخ بدهد. این اتفاق... به زندگی شما معنا می دهد، شور می دهد، هیجان می دهد، شادابی می دهد، طراوت می دهد، جهت می دهد و....

هرچه گویم عشق را شرح و بیان / چون به عشق آیم خجل گردم از آن
گر چه تفسیر زبان روشنگر است / لیک عشق بی بیان روشن تر است

اگر عاشق شوید، خواهید فهمید که چیزی زیباتر از " عاشق شدن " در جهان هستی وجود ندارد؛ و من این نکته را با همه ذرات وجودم حس کرده ام! و الان هم که مردی 51 ساله هستم باز هم همین اعتقاد را دارم که بالاتراز عشق چیزی وجود ندارد؛ عشق، اول و آخر و مبدأ و منتهای همه چیز است. 
اما... اما، اگرعاشق کسی شوید که عادات بد دارد؛ مثلا مشروب می خورد یا سیگار می کشد یا اعتیاد به مواد مخدر و  روانگردان دارد، و یا اعتقادات و اخلاق و رفتاری دارد که تناسبی با شان و شوونات شما و با شخصیت شما ندارد، و از این کارها دست بردار هم نیست؛ حتی به خاطر شما... ؟! آن وقت، عشق شما یک طرفه است، و این فقط شما هستید که عاشق او شده اید؛ او عاشق شما نیست! البته شما را دوست دارد و می خواهد، ولی(عاشق تان نیست و به همین دلیل) حاضر نیست به خاطر شما دست از رفتار و عقاید و عادت های نادرستش بردارد! اما از شما انتظار دارد و حتی اصرار دارد که مثل او باشید؟!
خب، این اصلا اتفاق خوبی نیست؛ زیرا، در این صورت شما باید مدام امتیاز بدهید، مدام باید کوتاه بیایید، مدام باید کارهای او را توجیه کنید، و مدام باید تحقیر شوید و شخصیت و عقاید تان را کتمان و پایمال کنید! در حالی که او اصلا کوتاه نمی آید و محکم روی رفتار و عقاید نادرستش ایستاده است؛ بله! او سفت و سخت ایستاده است و این شما هستید که باید ذلیل و تابع او باشید!
اگر چنین اتفاقی برای شما رخ داده است، لطفا مدتی(مقابل آیینه یا هر جایی که راحت هستید) بنشینید و به خودتان فکر کنید.... فکر کنید که: کی هستید، چی هستید؟ آیا مادرزاد برده و تو سری خور هستید و مدام باید باج بدهید؟!  آیا شما  به او مدیون و بدهکار هستید؟! آیا سرنوشت حتمی شما این است که پیش او ذلیل و تحقیر شده باشید؟! آیا شأن و  شخصیت او شأن و شخصیت است و (خیلی ببخشید) شأن و  شخصیت شما "پفک نمکی" است؟! آیا او ارباب است و شما نوکر او ؟! آیا شما برده او هستید؟! آیا او ارزش این همه عشق، گذشت و کوتاه آمدن را دارد؟! آیا این قدر لیاقت دارد که شما تمام ارزش و انسانیت خودتان را به خاطر او لگد مال کنید؟! آیا شما باید به خاطر او لگد مال شوید؟! واقعا باید به خاطر او لگد مال شوید و این همه مورد توهین قرار بگیرید و ابله فرض شوید؟!!

و در نقطه مقابل شما، او سربلند، مغرور و با تکبر گام بر می دارد و فکر می کند که " تحفه ی نطنز " است! یا فکر می کند مائده ا ی آسمانی است که بر شما نازل شده است؟! بعد هم........ لطفا نگاهی به او بیندازید و قد و بالا و رفتار و گفتارش را خوب ور انداز نمایید؛ خوب نگاه کنید! ببینید در قیافه، اندام، عادات، گفتار و رفتار او چه چیز با ارزشی وجود دارد که با ارزش تر ازخود شماست؟!با ارزش تر از شأن شماست! با ارزش تر از شخصیت شماست! با ارزش تر از فهم و شعور شماست! با ارزش تر از عقاید و درک و فهم شماست! با ارزش تر از انسانیت شماست؟!!
من مطمئن هستم که اگر توجه کنید و خوب فکر کنید، هیچ چیز با ارزشی در او پیدا نمی کنید! بلکه خواهید دید که (خیلی خیلی ببخشید) او یک " آدم زپرتی درپیتی بی ارزش" است که در عین حال، خیلی ازخود راضی و مغرور است و به دنبال - دور از شأن شما - یک احمق می گردد و یک آدم ابله می خواهد که سواری بگیرد، و شما خیلی بالاتر از این هستید که یک " احمق یا ابله " باشید و به او سواری بدهید؛ سواری بدهید به یک آدم بی ارزش!!
من نمی گویم عاشق نشوید، بشوید، حتما هم عاشق بشوید! ولی، عاشق کسی بشوید که به شما احترام بگذارد، به اعتقادات شما و ارزش های شما و شأن و  شخصیت شما - با رفتار و گفتارش و با عادت هایش- توهین نکند؛ کسی باشد که فهم و شعور شما را نادیده نگیرد، و انسانیت شما را لگد مال نکند؛ نگوید هرچه من می کنم و هر چه من می گویم درست است، و تو باید خودت را با من هماهنگ و همراه کنی! فقط برای خواسته ها و اخلاق خودش ارزش قائل نباشد، بلکه به اخلاق و شوونات شما هم احترام بگذارد و رعایت کند.
عاشق بشوید ولی، بدانید که یک انسانید، بدانید که برای خودتان شأن و شخصیتی دارید، بدانید که با ارزش هستید، بدانید که عقاید و فهم و شعورتان باید محترم شمرده شود، بدانید که هیچ کس حق ندارد- با رفتار و عادت ها و گفتارش-  به آنچه شما هستید و باور دارید، توهین کند، و شما را وادار کند که تحملش کنید؛ و اگر چنین کرد....... ؟!  باید فوری از او فاصله بگیرید. تا او- که گمان می کند شما شیفته اش شده اید-  از ناباوری و درد حیرت، ناله بزند و به خود بپیچد و آه از نهادش برآید تا دیگر قصد نکند با شعور و شخصیت کسی بازی کند!
خب، به پایان آمد این دفتر ولی حکایت هم چنان باقی است! در پایان، این نکته را هم یادآور می شوم که من در این جا فقط حاصل اندیشه ها و تجربیاتم را برای شما خوانندگان عزیزان بیان کردم و مطلقا قصد نصیحت کردن شما را ندارم! امیدوارم از تجربیات من پند بگیرید و ملول نشوید، و خودتان را بشناسید و راه درست را در پیش گیرید!

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
آمار سایت
  • کل مطالب : 84
  • کل نظرات : 38
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 16
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 38
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 70
  • بازدید ماه : 195
  • بازدید سال : 894
  • بازدید کلی : 67,206