loading...
سایت رسمی حسین احمدی
حسین احمدی بازدید : 308 یکشنبه 05 خرداد 1392 نظرات (0)

Mutual influence

مردم با رفتارشان چقدر روی یکدیگر تأثیر می گذارند؟! یعنی اگر حالشان بد می شود یا برعکس وقتی که حالشان خوب است و  سرحال و با نشاطند، چقدرش متأثر از رفتار دیگران است، و چقدرش به عوامل دیگر مربوط می شود؟ در این مقاله، می خواهم به این موضوع بپردازم.

 

ساعت حدود یک بعد از نیمه شب بود؛ من رانندگی می کردم و در حال بازگشت به خانه بودم که ناگهان متوجه شدم روغن ترمز ماشین تمام شده و حتی یک قطره هم ندارد! در آن موقع از شب چاره ای ندیدم جز این که با احتیاط رانندگی کنم تا شاید یک مغازه تعویض روغنی پیدا کنم و .... بالاخره یکی پیدا کردم!  صاحب مغازه یا تعمیرکار، مردی بود که حدود چهل سال سن داشت؛ تا مرا دید جلو آمد و پرسید: چی شده؟ گفتم: روغن ترمز تمام شده است! او با تعجب نگاهی به من کرد و پرسید: چطوری ماشین را راندی؟! گفتم: خیلی آهسته و با احتیاط! بعد، او رفت و یک بطری روغن ترمز آورد و آن را در محفظه روغن ترمز ماشین خالی کرد. من خیلی خوشحال شدم و (از نرخ روغن و دستمزد اطلاعی نداشتم) در ذهنم و با خودم می گفتم که اگر 10هزار تومان بابت روغن و دستمزدش بگیرد، خیلی خوب است؛ ولی، اگر 15هزار تومان هم بگیرد باز هم خوب است و این وقت شب ارزش دارد. اما، با کمال تعجب دیدم او فقط 2 هزار تومان از من مطالبه کرد و گفت: بطری روغن نصفه بوده و همین قدر بیشتر نمی شود!

در راه برگشت به خانه خیلی سر حال بودم، انرژی زیادی گرفته بودم؛ و بدون شک این سرحالی مربوط می شد به رفتار خوب آن مرد! با خود فکر کردم یک رفتار خوب، یک رفتار منصفانه ولو اندک باشد و ارزش مادی کمی داشته باشد، چقدرمی تواند روی حال من و شما اثر مثبت بگذارد و آن را بهترکند، و چه قدر می تواند به ما انرژی مثبت بدهد! و .... جدا محشر بود! من تا به حال این قدر مزه رفتار خوب دیگران را روی خودم امتحان نکرده بودم؛ و این قدر به این نکته دقت و توجه نکرده بودم؛ شما چطور؟! آیا تا به حال به این موضوع توجه کرده اید که رفتار خوب دیگران چقدر می تواند روی حال شما اثر مثبت بگذارد؟

 وقتی فکر می کنم و به گذشته بر می گردم،  متوجه می شوم که من همین حس و حال را بارها هنگامی که مثلا به عنوان یک مسافر سوار تاکسی می شدم و راننده مبلغ منصفانه ای بابت کرایه از من می گرفت، تجربه کرده و هر بار کلی انرژی گرفته بودم. البته مسئله پول نیست! مسئله این نیست که دیگران دستمزدشان را و حق شان را نگیرند و از آن بگذرند تا من خوشحال شوم؛ مسئله "تأتیر رفتار خوب " است! رفتار خوب دیگران روی ما تأثیر خوبی دارد، ما را شاد می کند و به ما انرژی مثبت می دهد؛ پس بدون شک، رفتار خوب ما هم روی دیگران اثر مثبت دارد و حال آن ها را بهتر می کند.

با این مقدمه، می خواهم وارد این بحث شوم که ما مردم معمولا عادت داریم وقتی حال مان بد می شود و انرژی مان به حداقل می رسد و به اصطلاح کم می آوریم، تمام علت های ممکن را بررسی می کنیم و به اقتصاد و سیاست کشور و شانس و اقبال و سرنوشت و..... بدبین و ظنین می شویم و بد و بیراه می گوئیم ولی، سهم خودمان را نادیده می گیریم!! و هیچ وقت به این موضوع مهم نمی اندیشیم که رفتار هر یک از ما چقدر می تواند روی خوب و بد حالمان اثر بگذارد؛ اگر بد باشد، اثر بد می گذارد، و اگر خوب باشد، اثر خوب می گذارد.

تصور کنید که یک روز صبح از خانه بیرون می روید: حالا سر کار می روید یا برای خرید به بازار می روید یا رانندگی می کنید و ... خلاصه در هر صحنه ای که با مردم مواجه می شوید، آن ها برخورد خوبی با شما می کنند؛ همکاران تان در محل کار رفتار محترمانه و با مهر و محبتی با شما دارند، فروشندگان در بازار با خوشرویی و انصاف با شما رفتار می کنند، در خیابان هم سایر رانندگان طوری رانندگی می کنند که شما احساس امنیت داشته باشید و راحت رانندگی کنید!!

اگر این گونه شود، چه احساسی به شما دست می دهد و چه حس و حالی خواهید داشت؟ آیا پر از انرژی نخواهید شد؟ آیا حال روحی تان خیلی یهتر نخواهد شد؟ آیا احساس تان خیلی عالی نمی شود؟ آیا آن روز احیانا فکر نمی کنید که بنده خاص خدا هستید و خداوند نظر پر از مهر و عطو فتش را به طور ویژه به شما معطوف داشته است؟! و با این حس و حال، آیا جایی و فرصتی برای نارضایتی و بد حالی در  وجود شما باقی می ماند؟! به نظر من، هرگز!! لطفا شما هم امتحان کنید.

رفتار خوب دیگران خیلی در خوب بودن حال ما اثر دارد؛ آن قدر به ما انرژی می دهد، آن قدر به ما نشاط می دهد، آن قدر ما را سر حال و راضی از زندگی می کند که تصورش هم برای ما  ممکن نیست. رفتار ما هم همینطور؛ ما هم اگر با دیگران خوب رفتار کنیم،  به آن ها احترام بگذاریم،  با آن ها خوشرو و مهربان باشیم و در تعامل با ایشان اهل گذشت و با انصاف باشیم، می توانیم در خوب بودن حال آن ها، در شاد بودن شان و در رضایت شان از زندگی، موثر باشیم؛ نمی توانیم؟! چرا حتما می توانیم؛ ما با رفتار خو بمان می توانیم نگاه دیگران را به زندگی عوض کنیم و تصور آسیب دیده و زخمی شان را ترمیم نمائیم.

آن قدر که رفتار خوب مردم با یکدیگر در حال و احوال آن ها تاثیر مثبت دارد، هیچ چیز دیگر این قدر اثر مثبت ندارد! وقتی ما مردم با یکدیگر مهربان باشیم، با احترام با هم رفتار کنیم، اهل گذشت باشیم، با انصاف باشیم و یکدیگر را بیگانه ندانیم (و به اصطلاح گرگ یکدیگر نباشیم) و... آیا برای داشتن یک حال خوب به چه چیز دیگری هم نیاز داریم، و اصلا جایی برای عوامل دیگر( که در داشتن حال خوب اثر دارند ) می ماند، و آیا اساسا نیازی به چیز دیگری هست؟ و مگر داشتن حال خوب، تمام خواسته من و شما از زندگی نیست؟!

ما هر چه تلاش می کنیم، هر چه کار می کنیم، هر چه تحصیل می کنیم، هر چه می خریم، هر چه می خوریم، هر چه می سازیم، هر چه پس انداز می کنیم و..... برای این است که حال مان  خوب باشد! غیر از این است؟! ولی، غافل هستیم از این نکته مهم که: اصل اساسی داشتن حال خوب، این است که ما مردم رفتارمان با هم خوب و توأم با گذشت و مهربانی و انصاف باشد.

اگر کارمندیم، اگر کارگریم، اگر مدیریم، اگر مسئولیم، اگر بازاری و تاجر و فروشنده ایم، اگر راننده ایم، اگر مسافریم، اگر دانش آموزیم، اگر معلم ایم، اگر دانشجو ئیم، اگر استادیم، اگر همسایه ایم، اگر مستاجریم، اگر صاحبخانه ایم و.....  باید هوای دیگران را داشته باشیم و با آن ها مهربان و خوش برخورد و با انصاف باشیم و فکر تندی  و بد رفتاری و فریب دیگران را از سر به در کنیم و به آن ها انرژی مثبت بدهیم؛ و به سهم خود آن ها را شاد کنیم.

اگر هر کس به سهم خود و فقط به اندازه سهم خودش، با دیگران خوب باشد و کاری نداشته باشد که کس دیگری هم این کار را می کند یا نه، کشور ما و جامعه ما و زندگی ما گلستان می شود! و حال ما روز به روز بهتر می شود، و چهره ها مان شکوفا می شود، و نگاهمان به زندگی عوض می شود؛ یعنی خوش بین و پر از انرژی می شویم و در نتیجه، موفقیت و خلاقیت و پیشرفت مان چند برابر می شود.

فقط، باید بدانیم  و آگاه باشیم که شاه کلید  داشتن حال خوب، رفتار خوب متقابل است! و در مقایسه با آن، چیزهای دیگر آن قدر اثرشان کم است که به حساب نمی آیند!کافی است ما شروع کنیم و تصمیم بگیریم که در هر شرایطی، چه سختی و چه آسانی، با هم خوب و مهربان باشیم، و این را یک فرض و یک اصل اساسی زندگی  بدانیم! آن وقت، همه چیز درست می شود. خداوند در قرآن کریم می فرماید: " اگر نیکی کنید به خودتان نیکی کرده اید و اگر بدی کنید به خودتان بدی کرده اید"!

اما این کار چگونه ممکن است؟! آیا با این مقاله کوتاه، مشکل حل می شود و رفتار ما مردم با یکدیگر اصلاح می شود؟ نه، نه هرگز! این کار نیاز به سرمایه گذاری و برنامه ریزی دارد. باید آموزش و پرورش ما به سهم خود روی این موضوع بسیار مهم، خوب کار کند؛ و باید صدا و سیما (بویژه سیما) در برنامه ها و داستان ها و فیلم ها و سریال های خود، و به سهم خود روی این موضوع به خوبی کار کنند؛ و سزاوار است که سینمای ما هم روی این موضوع خیلی خوب کار کند؛ و همین طور سایر رسانه های عمومی که کارکرد تربیتی دارند، و روی فکر و رفتار و نگاه  مردم به زندگی اثر دارند هم باید نقش خود را در این خصوص به خوبی ایفا کنند؛ و همه باید دین خویش را به جامعه و ملت عزیز و بزرگ ایران ادا نمایند.

و شایسته و سزاوار است و بلکه ضروری است که همه آن ها از ارایه و پخش و اکران برنامه ها و درس ها و فیلم های زاید و بی اثر و بد اثر، پرهیز کنند و روی این موضوعی که خیلی مهم، خیلی لازم و خیلی حیاتی است یعنی تأثیر فوق العاده و متقابلی که مردم با رفتارشان روی یکدیگر می گذارند، کار کنند و کار کنند تا رفتار عموم مردم به حالت تعادل و تأثیرگذاری مثبت غلبه پیدا کند و روز به روز بهتر شود.

امیدوارم با این مقاله توانسته باشم اهمیت فوق العاده این موضوع را برای مردم عزیز و مسئولین کشور آشکار نمایم.

همیشه شاد و مهربان باشید

برچسب ها تأثیر متقابل ,
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
آمار سایت
  • کل مطالب : 84
  • کل نظرات : 38
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 18
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 45
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 77
  • بازدید ماه : 202
  • بازدید سال : 901
  • بازدید کلی : 67,213