loading...
سایت رسمی حسین احمدی
حسین احمدی بازدید : 251 چهارشنبه 16 اسفند 1391 نظرات (0)

English Language

همه ما خوب می دانیم که دانش آموزان ما از ابتدای دوره راهنمایی تحصیلی(دوره اول متوسطه) شروع به یادگیری زبان انگلیسی می کنند و این یادگیری تا زمانی که آن ها مدرک فوق لیسانس شان را هم بگیرند ادامه می یابد؛ یعنی 12 سال متوالی درس زبان را با موفقیت می خوانند و نمره قبولی می گیرند...

 

از این جا به بعد تازه ماجرا آغاز می شود و آن ها با یک مشکل مواجه می شوند، و می فهمند که برای ادامه تحصیل در مقطع دکترا با مانعی بزرگ روبرو هستند؛ مانعی که اگر خودشان از قبل چاره ای برای آن نیندیشیده باشند، نظام های آموزشی کشور ما-  متاسفانه – هیچ فکری برای آن نکرده اند!

اما.... آن مانع چیست ؟! آن مانع این است که یکی از شروط اصلی تمام دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی کشور برای پذیرش دانشجو در مقطع دکترا، داشتن مدرک "تافل زبان انگلیسی" است؛ در حالی که اکثر دانشجویان نه مدرک تافل زبان را دارند و نه آمادگی لازم برای حضور و شرکت در آن آزمون را ؟!

حالا بیایید به این فکر کنیم که مقصر کیست؟ چرا دانش آموز و دانشجوی ما پس از گذراندن 12 سال موفق در درس زبان، هنوز زبان انگلیسی اش به اندازه قبولی در آزمون تافل رشد نکرده است؟!(خوب دقت کنید) این سوال، خیلی مهم است، و خوب تأمل کردن و نیک اندیشیدن درباره آن می تواند  این مشکل را بکلی حل کند و تکلیف ما را با درس زبان انگلیسی روشن نماید.

به نظر بنده پر واضح است که معلم و دانش آموز و استاد و  دانشجو در این میان مقصر نیستند؛ بلکه بطور مشخص  نظام های آموزشی ما مقصرند. چون، بیشتر معلمان عزیز و استادان گرانقدر زبان در کشور ما واقعا زحمت خود را می کشند و تا آنجا که می توانند از تدریس درس زبان کم نمی گذارند. دانش آموزان و دانشجویان هم تلاش خود را می کنند و درس های زبان را خوب می خوانند و نمره های خوبی هم می گیرند و قبول می شوند.

ولی، این ها هیچکدام گرهی از کار باز نمی کند و به درد آزمون تافل زبان نمی خورد؛ زیرا، کتاب های تالیف شده در مقاطع تحصیلی راهنمایی(متوسطه اول)، دبیرستان، کارشناسی و کارشناسی ارشد، کفایت لازم را برای آماده کردن دانش آموزان و دانشجویان جهت شرکت در آزمون تافل، ندارند!!  و این یک دو گانگی آشکار و یک سردرگمی تاسف بار است که از سوی نظام های آموزشی ما تاکنون رخ داده است و امید است در تحولات آتی اصلاح شود و این مقاله بنده هم موثر بیفتد.

حالا باید چه کار بکنیم؟ آیا وظیفه آموزش و پرورش آماده کردن دانش آموزان برای قبولی در آزمون تافل است؟! و...بالاخره راه حل چیست؟ پاسخ این سوال را البته باید اساتید و کارشناسان بدهند؛ ولی نظر بنده این است که:  اگر قرار است دانش آموزان و دانشجویان کشور ما زبان انگلیسی را خوب یاد نگیرند، یعنی اگر هدف نظام های آموزشی ما این است، من به سهم خود می گویم خدا را شکر و خیلی هم خوب است؛ و بهتر است درس زبان انگلیسی به کلی از نظام آموزشی ما حذف شود. نگران استفاده از متون انگلیسی مورد نیاز نیز نیستم؛ چون به اندازه کافی هستند مترجمین ماهر و زبده ای که متون مورد نیاز را برای استفاده دانشجویان و پژوهشگران ترجمه نمایند و هیچ مشکلی هم پیش نمی آید. و علاوه بر این، آزمون تافل یک برنامه تدارکاتی برای آماده ساختن کسانی است که داوطلب ادامه تحصیل به زبان انگلیسی و یا در دانشگاه های امریکا هستند؛ در حالی که ادامه تحصیل در کشور ما به زبان پر افتخار فارسی است! بنابر این، ما در مقطع دکترا هم(به موارد خاص کاری ندارم) نیازی به یادگیری زبان انگلیسی نداریم.

 ولی، اگر قرار است، و هدف این است که دانش آموزان و دانشجویان ایرانی زبان انگلیسی را  به خوبی یاد بگیرند، بدانید که این متون درسی موجود به هیچ وجه کافی نیستند؛ و خواندن آن ها فقط وقت تلف کردن است! اگر برای پذیرش در مقطع دکترا حتما مدرک تافل زبان مورد نیاز است(که بالاجبار هم این چنین است) باید متون درسی هم به همین سمت و سو پیش بروند؛ و مدت 6 سال تحصیلی(از سال اول متوسطه تا دیپلم) هم برای رسیدن به سطح تافل، کاملا کافی است.

باید با یک حساب ساده و برنامه ریزی صحیح و تهیه و تدوین کتب درسی مناسب، در طول سال های تحصیلی راهنمایی(دوره اول متوسطه) و دبیرستان، ترم به ترم و سال به سال، امتحاناتی برگزار شود و مدارکی داده شود که دانش آموزان ما وقتی دیپلم گرفتند، آزمون تافل زبان انگلیسی را بدهند و  مدرک آن را هم بگیرند تا زحمت شان در یادگیری زبان به هدر نرود؛ و اگر قصد رفتن به دانشگاه را نیز داشتند، این دوره تافل فقط تکرار و تقویت شود تا هنگام ورود به مقطع دکترا با مشکل نداشتن مدرک تافل زبان و عدم آمادگی برای شرکت در آزمون آن مواجه نشوند. این به نظر من بهترین راه است؛ چون ضمن رسیدن به هدف مطلوب، تب یادگیری زبان انگلسیی را پایین می آورد و دست واسطه های سودجو و غیر استاندارد را هم کوتاه می کند.

یا (پیشنهاد دیگر) این که درس زبان انگلیسی را به طور کلی از دوره راهنمایی(دوره اول متوسطه) و دبیرستان حذف و این تکلیف سنگین را از دوش دانش آموزان بردارید، و آن را به دانشجویان اختصاص دهید. به این شکل که پس از دریافت مدرک دیپلم هر دانش آموزی در رشته مورد علاقه خود، دوره پیش دانشگاهی بگذراند و این دوره را دانشگاه ها برکزار کنند و مدرک فوق دیپلم بدهند. و در همین دوره، دوره های خاص زبان بگذارند؛ مثل دوره تافل.  

هم چنین (پیشنهاد دیگر این است که) می توان دوره های تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد را مأمور به انجام این کار(تدریس زبان انگلیسی و آماده کردن دانشجویان برای آزمون های خاص مثل تافل)نمود.

اگر فکر می کنید این راه ها حل عملی نمی شود و یا تمایلی به عملی کردن آن ها ندارید و می گویید هدف آموزش و پرورش تحصیلات دانشگاهی نیست و دانشگاه ها هم نه این هدف را و نه این وظیفه را دارند که دانشجویان را برای آزمون تافل آماده نمایند،  یک راه حل و پیشنهاد خوب دیگر می تواند این باشد که:

هر دانشکده ای (اگر نیاز دارد) سال اول دوره دکترا را (الزاما) به آماده سازی دانشجویان ورودی و رساندن آن ها به سطح آزمون تافل اختصاص دهد و آن ها این توانایی را به دست آورند؛ تا هم خواسته دانشگاه ها محقق شود و  هم دانشجویان به هدف خود برسند؛ و.... راه حل های دیگری هم البته وجود دارد فقط کافی است که این مشکل مورد توجه قرار بگیرد و در مورد آن برنامه ریزی بشود.

بعضی از دوستان آگاه تذکر دادند که ما نمی توانیم آموزش درس زبان را بر اساس "آزمون" طراحی و بنا کنیم؛ یعنی آموزش های ما نباید "آزمون محور" باشد. من ضمن این که  منظور ایشان را خوب درک می کنم، تاکید دارم که بالاخره باز هم نظام های آموزشی ما در قبال حل این مسئله و آزمون تافل که خودشان اجباری کرده اند و انطباقی با آموزش های مدارس و دانشگاه ها ندارد، مسئول هستند و باید یک جوری آن را حل کنند. و نکته آخر این که اصلا چه لزومی دارد که آزمون زبان از نوع "تافل" باشد؟ ما می توانیم از آزمون تافل امریکایی ها الگو نگیریم و آزمون هایی را متناسب با آموزش ها و نیازهای خودمان طراحی کنیم؛ نمی توانیم؟ من مطمئنم که حتما می توانیم!

از این که حوصله کردید و این مقاله را خواندید تشکر می کنم. امیدوارم این نکته را دریافته باشید که هدف من  توضیح و تشریح  این مسئله مهم، و  کمک به باز شدن این گره آموزشی است. هم چنین امیدوارم حالا که تحول بنیادین برنامه های درسی آغاز شده، به این موضوع هم توجه کافی بشود. ما(اگر قرار است درس زبان داشته باشیم) می توانیم هدف و چشم اندازمان از آموزش زبان را ارتقا بدهیم؛ و کمتر به مطالب دستوری بپردازیم و بیشتر روی مکالمه و درک مطلب(درک کتبی و شفاهی) کار کنیم. در پایان از استاد ارجمندم جناب آقای دکتر عادل یغما سردبیر محترم ماهنامه رشد تکنولوژی آموزشی که با بزرگواری برای مطالعه و ویرایش این مقاله وقت گذاشتند بسیار سپاسگزاری و تشکر می کنم.

توفیقات روز افزون شما را از خداوند بزرگ خواستارم

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
آمار سایت
  • کل مطالب : 84
  • کل نظرات : 38
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 20
  • بازدید امروز : 19
  • باردید دیروز : 55
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 106
  • بازدید ماه : 231
  • بازدید سال : 930
  • بازدید کلی : 67,242