loading...
سایت رسمی حسین احمدی
حسین احمدی بازدید : 504 سه شنبه 28 خرداد 1392 نظرات (0)

A philosophical view to the  mindfulness : Part 1

قسمت اول

تمرکز حواس چیست و چه تأثیری در زندگی انسان دارد؟ آیابه سلامتی و قدرت روحی، معتدل بودن و دست یابی به  آرامش کمک می کند؟ در خصوص سلامتی و قدرت جسمی چطور؟ آیا تمرکز حواس باعث بهتر شدن وضعیت و شرایط جسمی ما خواهد شد یا این که تأثیر چندانی نخواهد داشت؟

و در مجموع، آیا تمرین های مربوط به تمرکز حواس در حل مسایل و مشکلات زندگی انسان و باز شدن گره از کارهای او اثر دارند یا این که صرفا برای لحظاتی احساس ما را بهتر می کنند، و آرامشی ناپایدار را به ما نشان می دهند و بعد، می روند و ما را تنها می گذارند؟!

این، موضوعی است که قصد دارم در این مقاله آن را مورد بررسی قرار دهم.

 تمرکزحواس برای بیشتر مردم آن قدر بدیهی است که نیاز به تعریف ندارد؛ اما اگر من بخواهم توضیح بیشتری در باره آن بدهم و تعریف و تفسیر مفصل تری را ارایه نمایم، باید بگویم که تمرکزحواس به معنای جمع کردن حواس و منسجم کردن آن و فاصله گرفتن از پراکندگی افکار و حواس پرتی است؛ تمرکز حواس همان تمرکز فکر و تمرکز ذهن است؛

تمرکز حواس یعنی این که انسان تمام فکر و ذهن و توجه خود را بر روی یک چیز، یک نکته، یک مسئله و یا یک موضوع خاص متمرکز کند. حواس و افکار ما می توانند دریک آن، به چند چیز یا به چند مسئله  فکر کنند و توجه نمایند، و بر عکس هم می شود؛ یعنی می توانند همه نیرو و توجه خود را جمع و جور کرده و روی یک چیز متمرکز و ثابت کنند.

اگر هر کدام از ما در وجود و هویت خود "یکی" هستیم و یک چیز بیشتر نیستیم، در این صورت می توانم بگویم انسان با پراکندگی حواس و افکار، یگانگی  و هویت خود را خدشه دار و دچار اختلال می کند؛ اما، با تمرکز حواس به "یگانگی و انسجام"می رسد.

هر انسانی، یک موجود است و یک هویت دارد، و تمرکز حواس بر یکی بودن و یگانگی او تاکید دارد و پا فشاری می کند. ما با تمرکز حواس به اصل خود باز می گردیم و هویت واحد خود را پیدا می کنیم؛ و به همین دلیل است که به هنگام تمرکز حواس، آرام می شویم، و به آرامش می رسیم. ولی، وقتی حواس و افکارمان متفرق و پراکنده باشد، دچار تشویش و سرگردانی می شویم.

اگر حواس ما جمع نباشد و آدم حواس پرتی باشیم، ضعیف می شویم و در زندگی ضربه می خوریم؛ اگر افکار ما پراکنده باشد، ناتوان و سرگردان می شویم، و پیشرفتی هم در زندگی نمی کنیم؛ اما، با تمرکز حواس، ما شارژ می شویم و قوای فکری و روحی و مغز و اعصاب ما تقویت می گردد، و نیرو و قدرت مان چند برابر می شود. تمرکز حواس به یک معنا یعنی وصل شدن به شارژر؛ وقتی انسان تمرین تمرکز حواس می کند در واقع، باتری وجود خود را به شارژر وصل کرده است؛ و در حال دریافت شارژ است.

قوای وجودی انسان مدام مصرف می شوند و از انرژی اش دایم کاسته می شود، و طبیعی است که او مدام به شارژ نیاز دارد و باید خودش را به طور مرتب به شارژر وصل کند؛ در غیر این صورت، توانش به مرور تحلیل می رود و کم می شود، و این را همه قبول دارند؛ و ما ناچاریم و  باید به طور مستمر و پیوسته آن را تقویت کنیم و شارژ نماییم.

 یکی از شگفتی ها و شاهکارهای خلقت این است که خداوند بزرگ در عالم هستی یک شارژر عظیمی را قرارداده و استفاده از آن را برای همگان آزاد و مُجاز دانسته است! و ما باید از این نکته مهم آگاه باشیم، و از این شارژر عظیم و رایگان و خدادادی بهره ببریم. و انسان با تمرکز حواس می تواند به آن شارژر عظیم متصل شود تا قوای خود را متحد، منسجم و تقویت کند.

با این توضیح، تمرکزحواس یعنی این که  انسان قوای روحی و ذهنی اش را به آن شارژر اصلی که خدادادی است و (تأکید می کنم) به رایگان درعالم هستی وجود دارد، وصل کند تا شارژ شود و انرژی های از دست رفته را باز یابد، و بر توان موجود بیفزاید.

این شارژر بسیار بزرگ و عظیم است، و انرژیش تمام نشدنی است، و برای این در عالم هستی قرارداده شده که نیازهای انسان به شارژ و دریافت انرژی را تأمین کند! به همین جهت، ما باید مدام به آن وصل شویم و پیوسته از آن انرژی بگیریم تا بتوانیم با آرامش، سربلندی، عزت و قدرت زندگی کنیم.

و این، ممکن نمی شود مگر آن که ما از وجود آن شارژر عظیم خدادادی با خبر باشیم و علاوه بر این، با تمرکز حواس از آن استفاده نماییم؛ و اگر غیر از این باشد، نمی توانیم از آن شارژ بیکران الهی بهره ای ببریم!

آیا ما از وجود این شارژر عظیمی که خالق جهان هستی یعنی پروردگار مهربان برای منسجم کردن و تقویت قوای حیاتی ما در عالم هستی قرار داده است، مطلع نیستیم؟ یا این که از وجودش با خبریم ولی چون رایگان است، به آن بهایی نمی دهیم و برایش اهمیتی قایل نمی شویم؟!

آیا شما علاقه دارید بابت همه چیز پول بدهید، آیا شما دوست دارید همه چیز را بخرید، آیا نمی دانید که همه چیز خریدنی نیست؟!! شما حتما باید بدانید و حتما هم می دانید که بعضی از چیزها به ویژه چیزهای خیلی مهم و با ارزش، خریدنی نیستند؛ بلکه با علم و دانش و تفکر و افعال صحیح و اعمال درست، به دست می آیند!

اما، ما انسان ها غافل هستیم از این که باید شارژ بشویم! ما مدام خودمان را مصرف می کنیم، انرژی خود را مصرف می کنیم؛ و همین طور روزها، هفته ها، ماه ها و سال ها ادامه می دهیم بدون این که به فکر تجدید قوا، تقویت قوا و شارژ کردن خود باشیم!

و بدون این که به فکر جایگزین کردن انرژی های جدید و بیشتر به جای انرژی هایی که مصرف کرده ایم، باشیم! و.... این گونه می شود که پس از مدتی انسان کم می آورد و دچار مشکل می شود؛ و مشکلات یکی پس از دیگری سر راهش سبز می شوند؛ و او ازعهده آن ها یا به زحمت و با سختی برمی آید، و یا اصلا از عهده آن ها برنمی آید! و در همین حال، شگفت زده و متحیر می شود و از خود می پرسد چرا این مشکلات بر سر راه من سبز می شوند، و چرا من نمی توانم از پس آن ها بربیایم؟! چرا، چرا، چرا؟!

خب معلوم است؛ دلیلش این است که ما این موضوع مهم را نمی دانیم  و یا اگر می دانیم از آن غفلت می ورزیم و اهمال می کنیم! شاید... شاید هم فکر می کنیم ما از آن اول که به دنیا آمدیم شارژی رادریافت کرده ایم که تمامی ندارد، و همیشه ما را پر قدرت و سرحال و با نشاط نگه می دارد!! اگراین طور بود... اگر این طور بود که خیلی خوب بود! ولی، متاسفانه این طورنیست، و آفرینش ما به گونه ای است که وقتی انرژی های خود را مصرف می کنیم، باید تلاش کنیم انرژی های بکر و تازه را جایگزین  آن ها نماییم.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
آمار سایت
  • کل مطالب : 84
  • کل نظرات : 38
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 20
  • بازدید امروز : 28
  • باردید دیروز : 55
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 115
  • بازدید ماه : 240
  • بازدید سال : 939
  • بازدید کلی : 67,251