نگاهی فلسفی به پیشگویی

A philosophical view to the Prediction

(لطفا یک پرس پیشگویی!)

پیشگویی چیست و تا چه حد در زندگی و سرنوشت انسان تاثیر دارد؟ آیا پیشگویی انسان را مجبور به انجام کار یا پذیرش شرایط خاصی می کند؟!

پیشگوها چه کسانی هستند، آیا آن ها افرادی فوق عادی هستند و با افراد عادی فرق دارند؛ و اگر فرق دارند،  فرق شان در چیست؟ و این فرق آیا مادرزادی است یا اکتسابی؟

 این ها سوالاتی است که بنا دارم در این مقاله به آن ها پاسخ بدهم، و امیدوارم بتوانم ذهن خوانندگان عزیز را به خوبی روشن نمایم.

پیشگویی به زبان ساده، سخن گفتن از آینده یک شخص یا یک گروه یا یک قوم و ملت است، و یا سخن از حادثه ای است که قرار است در آینده دور یا نزدیک اتفاق بیفتد. حالا اگر بخواهیم از جزئیات شروع کنیم، مثلا یک پیشگو به شخصی می گوید "تو ازدواج خوبی خواهی داشت و صاحب سه فرزند دختر یا سه فرزند پسر و.... خواهی شد." یا به یک شخص که خیلی معمولی است می گوید "تو در آینده یکی از رجال سیاسی بزرگ کشورت می شوی" و یا می گوید "ثروت عظیمی قرار است به تو برسد و تو بسیار متمول خواهی شد"!

در سطح کلان هم پیشگو ممکن است به عنوان مثال، وقوع یک زلزله ویرانگر را در شهر تهران یا اسلام آباد، دهلی، سارایوو، زاگرب، لوبیانا، سوفیا و هرنقطه ای دیگر از جهان پیش بینی کند؛ یا وقوع انقلاب بزرگی را در کشوری پیش بینی کند که همراه با تغییرات و جنگ و خونریزی های زیاد خواهد بود!  

به هر حال با اندک تأملی می توان پیشگویی ها را می توان به هفت دسته تقسیم کرد:

1- پیشگویی های خانگی و شخصی؛ این قسمت شامل تمام کسانی می شود که در خانه و خیابان و یا هر مکان دیگری با فالگیری و رمالی و فال قهوه و فال ورق و امثال این ها به پیشگویی کردن در باره زندگی و سرنوشت مردم می پردازند، و هدف اصلی شان از پیشگویی کسب درآمد و امرار معاش است؛ البته ممکن است کار به سوء استفاده های اخلاقی و سیاسی و.... هم بکشد!

2- پیشگویی هایی که ناشی از توهم و خیالات است؛ در این قسمت شخص پیشگو خیال می کند قدرت پیشگویی دارد، و ممکن است به صورت اتفاقی چند پیشگویی اش هم درست از آب درآید؛ اما گذشته از این چند اتفاق، او در واقع، قدرت پیشگویی کردن ندارد، ولی خیال می کند که این قدرت را دارد؛ و شاید عده ای هم دور و بر او جمع شوند و خیالات وی را تأیید کنند و بپرورانند! و بدین صورت، او را دچار توهمی عمیق تر کنند به گونه ای که او یقین کند که واقعا یک پیشگو است و می تواند پیشگویی کند!

این گونه اشخاص چون معمولا در اثر توهم خیلی جدی خود را باور دارند، عده ای از مردم را هم تحت تأثیر قرار داده و پیشگویی های خود را به آن ها می قبولانند.

3- پیشگویی هایی که ناشی از تشخیص ناقص، ولی نسبتاً درست، است؛ در این قسمت شخص پیشگو به صورت مادرزادی یا اکتسابی(با ریاضت و امثال آن) تا حدودی قدرت پیشگویی دارد اما، وقایع آینده را به صورت تیره و تار می بیند؛ مثلا می فهمد که قرار است جنگی واقع شود و کشتار زیادی صورت گیرد ولی، نمی تواند به طور دقیق آن را با همه خصوصیاتش بیان کند. البته، در این قسم پیشگو ممکن است حتی نام منطقه ای را هم بر زبان بیاورد ولی به اشتباه؛ یعنی فقط اصل قضیه درست است(جنگی واقع خواهد شد) اما این که کی و کجا و به چه علتی، معلوم نیست! و با این حساب در این صورت، هر کس می تواند چنین پیشگویی هایی را به طور دلخواه خود تفسیر کند و از آن ها به نفع خود بهره برداری نماید.

4- پیشگویی هایی که مبتنی بر قدرت روحی بالا و تشخیص درست است. شخص پیشگو در این نوع از پیشگویی، از نظر روحی(مادرزادی یا به صورت اکتسابی) بسیار قوی و مقتدر است و قدرت پیش بینی آینده و پیشگویی کردن را دارد، و می تواند در باره آینده احوال و شرایط یک شخص یا یک ملت به درستی سخن بگوید.

5- پیشگویی های پیامبران و اولیاء الهی؛ این نوع از پیشگویی ها با پشتوانه اتصال پیامبران و اولیاء خدا به منبع وحی و علم بیکران و لایزال پروردگار بزرگ صورت می گیرد؛ و چون قصد آن ها مداخله کردن در جزئیات زندگی و سرنوشت مردم نیست و اراده و اختیار انسان ها را محترم می شمارند، و هم چنین به این دلیل که هدف شان هدایت انسان ها است، در غیر از موارد خاص، مسائل را به صورت کلی بیان می کنند، و بیشتر به بیان علل وقوع وقایع و حوادث می پردازند.

6- پیشگویی های علمی؛ این نوع پیشگویی ها توسط محققان و دانشمندان صورت می گیرد و مبتنی بر یافته های علمی، آزمایشات زیاد و تجارب فراوان و متعدد است. در این قسم از پیشگویی، بیشتر وقایع آینده ی جهان ماده و طبیعت، و اوضاع جوی مد نظر می باشد و مورد بحث قرار می گیرد؛ و با همین هدف، دانشمندان در باره آینده انسان از حیث وضعیت بیماری و سلامتی، نیز اظهار نظر می کنند و پیش بینی هایی را انجام می دهند.

7- پیشگویی های ساختگی؛ این نوع پیشگویی ها حالت فاعل محور دارد و به صورت پروژه، ساخته و اجرا می شود. این پیشگویی ها اهداف مشخصی را دنبال می کنند و توسط گروه، سازمان یا کشوری مدیریت می شوند. مدیران و طراحان این نوع پیشگویی ها برای رسیدن به اهدافشان، افرادی را از قبل به عنوان پیشگو  معرفی می کنند و جا می اندازند و آن ها را برجسته می کنند؛ و بعد، از آن ها می خواهند اتفاق یا حادثه خاصی را پیش بینی کنند؛

مثلا از آن ها می خواهند پیشگویی کنند که "در فلان منطقه یا فلان کشور فلان اتفاق یا فلان حادثه رخ خواهد داد"؛ تا اذهان عمومی را آماده پذیرش، و از پیش، مقاومت مردم را کم کنند؛ و سپس در زمانی که می خواهند با خیال راحت دست به کار شوند و آن حادثه را رقم بزنند!! مثلا (فقط از باب مثال) ممکن است آن ها از پیشگو بخواهند پیشگویی کند که حادثه عظیمی در شهر نیویورک و در کشور امریکا اتفاق خواهد افتاد و.... سپس، خیلی حساب شده آن حادثه را ایجاد کنند و از آن به نفع خود بهره برداری نمایند!

یا ممکن است از پیشگو یا شخص معتبری بخواهند که اسناد و مدارکی جمع کند و بر اساس آن ها پیشگویی کند که مثلا(فقط از باب مثال) کشورهای سوریه و عراق، در آینده نزدیک تجزیه و متلاشی خواهند شد؛ در حالی که می دانند این موضوع اصلا واقعیت ندارد! بلکه، فقط طرح و نقشه خود آن کسانی است که سفارش این گونه پیشگویی ها را داده اند، و قصد دارند در آینده چنین اتفاقی را رقم بزنند؛ و پر واضح است که سفارش چنین پیشگویی هایی را ممکن است در خصوص کشورهای دیگر هم بدهند!!

همین افراد یعنی کسانی که "پیشگویی" سفارش می دهند، می توانند پیشگویی های پیشگویان چند قرن قبل را هم به نفع خود مصادره کنند، و برای آن ها سناریوهایی بنویسند تا به اهداف خود برسند. و هم چنین می توانند بدون این که ما بدانیم و متوجه باشیم، از فکر و اندیشه و حاصل کار و تلاش و قلم ما، برای پیش بینی و پیشگویی و رسیدن به منافع و اهداف خود استفاده نمایند!

از این هفت قسم پیشگویی، پیشگویی های قسم پنجم بدون شک معتبرند؛ چون، از اتصال علم پیامبران و امامان (ع) به خدا ناشی می شوند. پیشگویی های علمی هم معمولا صحیح اند و تا آن جا که علم قدرت پیدا کرده است، درست از آب در می آیند. ولی قضاوت کردن در باره قسم چهارم سخت است؛ زیرا افراد شیاد و حقه باز زیادی با نیت های پست و پلید در این مسیر لانه کرده اند، و تشخیص و تمییز خوب و بد و درست و نادرست از یکدیگر کار بسیار دشواری شده است؛ به همین جهت، در برخورد با چنین افراد و مدعیانی باید خیلی محتاط عمل کرد و از راهنمایی علما و اندیشمندان و مشورت آن ها، بهره گرفت. نامعتبر بودن سه قسم اول از اقسام پیشگویی هم کاملا واضح و آشکار است.

و اما قسم هفتم یعنی پیشگویی های ساختگی، معضل بزرگی است که ما در عصر خود با آن مواجه هستیم؛ و انگیزه و تمایلات زیادی از سوی افراد، گروه ها و دولتهایی که استعمارگر هستند و قصد استثمار سایر مردم و مردم سایر نقاط جهان رادارند، برای استفاده از این قسم پیشگویی، یعنی "پیشگویی های ساختگی" یا به تعبیر روشن تر "پیشگویی های سفارشی" وجود دارد، و متأسفانه این کار را هم می کنند؛ یعنی پیشگویی سفارش می دهند و از آن به نفع  اهداف غیر انسانی خود، استفاده می کنند!

به هر حال، اصل حرف من در این مقاله، پاسخ منفی به این سوال است که "آیا پیشگویی ها ما را مجبور به انجام کاری و پذیرش شرایط خاصی می کنند؟!"؛ و تأکید می کنم که هرگز این طور نیست!! چون، انسان موجودی است که خداوند او را آزاد آفریده است و دارای اختیار است؛ و به همین دلیل است که انسان ها مسئول اعمال خویش هستند.

بنابر این، هیچ پیشگو و پیشگویی ای نمی تواند انسان را مجبور به پذیرش یا انجام کاری بکند! انسان خودش با دست خودش و با اختیار خودش شرایط خود را تغییر می دهد، و یا چیزی را می پذیرد؛ و اگر مایل نباشد، آن را رد می کند. اراده انسان ها و روح شان به خواست پروردگار، بسیار قوی و قدرتمند است، و خواستش بسیار نافذ و اثرگذار است؛ به همین دلیل، کسی نمی تواند خوشبختی یا بدبختی انسانی را از پیش معلوم، و برای او تعیین تکلیف نماید! حتی خود خداوند متعال و پیامبران و اولیاء حق نیز ما را مجبور به انجام نمی کنند! بلکه، به علت ها و پیامدهای انتخاب انسان اشاره می کنند؛ چون هدف آن ها هدایت انسان ها است.

اگر عقل را معیار قرار دهیم کدام پیشگو می تواند با پیشگویی اش مردم یک کشور مثلِ سوریه یا عراق را مجبور به پذیرش تجزیه و نابودی کشورشان نماید؟! مسلماً هیچ کس! به کشور سوریه به این دلیل اشاره می کنم که از یکی از عالمان بزرگ شنیدم(و خودم ندیدم و نیافتم) که یکی از نویسندگان لبنانی (متأسفانه) کتابی نوشته و در آن تجزیه کشور سوریه را پیش بینی کرده، و پیشاپیش از وقوع آن خبر داده است!!؟

من می خواهم در این جا با تأکید خاطر نشان کنم که این کتاب با هر نیتی نوشته شده باشد، به هیچ وجه نمی تواند چیزی را به مردم خوب و آگاه، و کشور قوی و استوار سوریه تحمیل کند! شاید کسی بیاید و اسناد و مدارکی جمع کند و پیشگویی کند که کشور ایران یا پاکستان یا افغانستان یا عراق(که قبلاً ذکر کردم) هم تجزیه خواهند شد! آیا ما باید چنین حرف های سخیف و نامعتبری را بپذیریم؟! 

این گونه حرف ها، پیش بینی ها و پیشگویی ها(و جمع آوری اسناد و مدارکی برای یک پیشگویی ساختگی) یا از روی سادگی و ناآگاهی صورت می گیرد و مورد سوء استفاده فرصت طلبان واقع می شود؛ و یا سفارش داده شده است و با طرح و نقشه قبلی صورت گرفته است؛

و انسان های عاقل و آزاد و مختار با توکل بر خدا و با اراده های قوی، به هیچ وجه زیر بار چنین توطئه ها و پیشگوی های مزخرفی نمی روند، و آن ها را نمی پذیرند. بنابر این،  از تک تک خوانندگان این مقاله استدعا دارم که هشیار باشند و فریب پیشگوها و پیشگویی های دیگران را نخورید! چه در امور شخصی و جزیی و چه در امور کلی؛ و با ایمان و توکل و قدرت اراده برای رشد و پیشرفت زندگی و کشور خود تصمیم بگیرند و آن را عملی نمایند؛ و محکم و استوار و صریح و جدی از هویت و استقلال و فرهنگ و ایمان خود دفاع نمایند.