loading...
سایت رسمی حسین احمدی
حسین احمدی بازدید : 235 سه شنبه 12 دی 1391 نظرات (0)

Drug allurement… Addicted fault!

اشاره

دوستان و خوانندگان عزیز و ارجمند! در ابتدا خاطر نشان می کنم که بنده این مقاله را برای کسانی نوشته ام که متاسفانه به مواد مخدر یا روانگردان، اعتیاد پیدا کرده اند؛ بنابر این، لزومی ندارد کسانی که به لطف خدا سالم و سلامت هستند، آن را بخوانند، و بلکه بهتر است و بنده توصیه می کنم که آن را نخوانند.
یک ایده خیلی غلط و نادرستی را عده ای از افراد مغرض عمداً ترویج می کنند و آن این است که:" هر کسی باید همه چیز را خودش تجربه کند"؟! این حرف یا ایده، خیلی مزخرف و غلط است؛ چون، تجربه کردن بعضی چیزها شبیه مُردن است، و ممکن است برگشت ناپذیر باشد!


اعتیاد بهترین اوقات عمر ما یعنی ایام جوانی، ایام توانایی، ایامی که ما می توانیم خوب کار کنیم و و فکر کنیم و خلاق باشیم، ایامی که باید بیشترین شور و نشاط و شادی را داشته باشیم، و خلاصه بهار عمر ما راخزان می کند و به تباهی می کشاند؛ و بهار عمر که خزان شود و به تباهی و بی آبرویی و ذلت بگذرد، دیگر چه چیزی برای انسان می ماند! مگر انسان چند سال عمر می کند که بخواهد بهار آن را هم به دست تباهی بسپارد؟!

من و شما در طول زندگی خود به اندازه کافی با مصایب و مشکلات و سختی ها برخورد و تصادف می کنیم ولی، این خیلی احمقانه است که ما خودمان هم با خودمان تصادف کنیم (=اعتیاد)؛ و بزنیم خودمان را لت و پار کنيم! پس، شما که پاک و سالم هستید، یعنی بهترین نعمت و موهبت الهی نصیبتان شده است،  خدای بزرگ را شکر کنید و از توانایی، خلاقیت و شور و نشاط خود برای سربلندی و موفقیت بیشتر استفاده نمایید.
 به هر حال، از این جا به بعد صحبتی جدی دارم که در عین حال صمیمی است، با مخاطبین این مقاله(یعنی معتادان)، و از همه آن ها دعوت می کنم که آن را با دقت بخوانند. متشکرم

من وقتی خوب فکر می کنم به این نتیجه می رسم که بعید است کسی از روی خوشی به سراغ مواد مخدر یا روانگردان برود؛ بالاخره گاهی، افراد به این نتیجه می رسند که مشکلات و گرفتاری هایشان آن قدر زیاد و لاینحل شده که طاقت تحمل آن ها را ندارند، و باید بروند سراغ مواد!!

وقتی هم که به سراغ مواد می روند، می بینند انصافا خوب جواب می دهد؛ و اصلا مثل آب روی آتش است!! فکر آدم  را راحت، و آدم را سرحال و با نشاط می کند؛ طوری که انگار هیچ مشکلی نداشته و ندارد، و بی خیال بی خیال می شود!!

خب، این خیلی خوب است؛ چون فکر و خیال، آدم را از پا در می آورد؛ و مواد، شر فکر و خیال را از سر آدم کم می کنند. چی از این بهتر؟! 
اگر ما به چیزی دست پیدا کنیم که فکرمان را آزاد کند و خیال مان را هم راحت نماید، آن چیز واقعا عالی و بلکه فوق العاده است! چون، تمام لذت دنیا و زیبایی زندگی به این است که فکر ما آزاد و خیال انسان راحت باشد. اگر این طور نباشد، زندگی ما، زندگی نیست؛ بلکه همیشه تلخ،سخت، طاقت فرسا و پر از استرس است.

مواد مخدر و روانگردان به انسان نشاط می دهند، انرژی می دهند و مثل موتور جت او را کوک می کنند و به حرکت درمی آورند. با این حساب، باید گفت واقعا مرحبا و دست مریزاد به این مواد! واقعا که شاهکار می کنند! چون، چیزی را به انسان می دهند که برای او در حکم آب حیات است.

شما اگر تمام امکانات و شرایط خوب را برای کسی فراهم کنید ولی، فکر او آزاد نباشد و خیالش راحت نباشد، همه آنچه برایش فراهم کرده اید،هیچ ارزشی برای او ندارد، و به دنبال راه و چاره ای می گردد تا خودش را از فکر و خیال های آزار دهنده، خلاص کند و نجات دهد؛ و چه چیزی راحت تر و بهتر از مواد! مواد، هم در دسترس هستند، هم ارزان هستند، و هم سریع تأثیر می گذارند؛ به ویژه مواد صنعتی!

اما افسوس که تاثیر مواد موقتی است؛ یک روز آدم را شارژ می کند و ....... فردا دوباره باید به سراغش رفت والا، حال آدم از اول هم بدتر می شود!! البته، این مسئله فی نفسه اشکالی ندارد؛ اگر چیزی حال آدم را خوب کند، هر روز هم به سراغش بروی مانعی که ندارد هیچ، مطلوب هم هست! ولی، کاش مسئله به همین جا ختم می شد؛ یعنی کاش این مواد همیشه آدم را شارژ می کردند، کاش همیشه ما را سر حال و با نشاط نگاه می داشتند، کاش مثل موتور جت همیشه موجب حرکت و سرزندگی ما می شدند ........

آیا مواد مخدر و روانگردان این گونه هستند؟ متأسفانه، نه!!مواد مخدر و روانگردان فقط در همان ابتدای مصرف، یعنی وقتی که فردی تازه به سراغ آن ها رفته، مصرف کننده را شارژ می کنند، کوک می کنند، سرحال و بانشاط نگه می دارند، و  فکر و خیالش را آزاد ساخته و راحتش می نمایند، و در واقع "در باغ سبز" به او نشان می دهند؛ اما بعد، دیگر خبری از آن همه سرحالی و سرزندگی و بانشاط بودن نیست!!
وقتی به مواد عادت کنید، اسیر مواد می شوید، ذلیل می شوید و ضمن این که برای همیشه امید و نشاط و سر حالی خود را از دست می دهید، باید مدام به فکر این باشید که راه و چاره ای برای خلاص شدن از خماری- که هزار برابر بدتر از مشکلاتی است که داشتید یا فکر می کردید دارید – پیدا کنید!!

مواد آمده بودند تا مشکلات انسان ها را حل کنند ولی، خودشان تبدیل به معضل و مشکلی شده اند که از هر مشکل دیگری که فکرش را بکنید، بدتر است! آمده بودند فکر افراد را آزاد و خیال شان را راحت کنند، ولی حالا فکر و خیال شان بیش از همه چیز آدم ها را آزار می دهد و ناراحت می کند! 
مواد علاوه بر این، وجود انسان را از درون و بیرون نابود می کنند و به تباهی می کشانند؛ بدن را تخریب می کنند و روح را تباه می نمایند. خلق و خوی انسان را مبتذل می کنند و او را حیوان صفت می نمایند، و آبرو و وجهه ی اجتماعی و خانوادگی اش را از بین می برند!!

خدایا، عجیب گرفتار مواد شده ایم! آمدیم خودمان را از شر مشکلات خلاص کنیم، مبتلا به گرفتاری و مشکلی شدیم که صد برابر  بلکه هزار برابر بدتر از مشکلاتی است که فکر می کردیم، داریم. حالا چه کار کنیم خدایا؟! چطوری از شر مواد خلاص شویم؟؟ 
من واقعاً چیزی در این مورد نمی دانم؛ چون اعتیاد موضوع بسیار پیچیده ای است و مراکز ترک اعتیاد- برای کسانی که بخواهند – به خوبی از عهده این کار یعنی ترک دادن معتادین بر می آیند. ولی، یک نکته هست که من باید به شما بگویم؛ و آن این است که در استفاده از مواد "مرتکب تقصیر" نشوید! من قبول دارم که مواد کشش دارند، و در اعماق وجود انسان نفوذ می کنند اما، از شما معتادان عزیز می خواهم که به همان "کشش مواد" و به حد ضرورت اکتفا کنند، و بیش از آن مصرف نکنند!
حواس تان باشد مسئله ی داشتن و نداشتن مطرح نیست؛ مسئله این است که کشیدن مواد موجب نابودی و تخریب مداوم و بیشتر شما عزیزان معتاد می شود. پس، هرچه کم تر مصرف کنید، بهتراست. اگر قصد ترک ندارید، یا اگر توان و اراده لازم برای ترک کردن را ندارید، حداقل تا آنجا که می توانید کم تر مصرف کنید؛ اگر- به عنوان مثال – با 30 تا دود گرفتن نیازتان تأمین می شود، دود سی و یکم "تقصیر" است! اگر با 20 تا دود گرفتن نیازتان تأمین می شود، دود بیست و یکم "تقصیر" است! اگر با 10 تا دود نیازتان تأمین می شود، دود یازدهم "تقصیر" است!
من دوستانه به شما توصیه می کنم و خواهش می کنم که در استفاده از مواد، مرتکب "تقصیر" نشوید! و زیادتر از حد نیاز و ضرورت مصرف نکنید؛ یعنی افراط نکنید حتی با یک دود بیشتر!
"کشش مواد" کار خودش را می کند و ظاهراً از دست شما هم کاری ساخته نیست؛ اما، به خودتان اجازه ندهید بیش از کشش مواد- یعنی مقدار مصرف لازم و ضروری – کاری انجام دهید و حرکتی و افراطی بکنید، و تقصیری مرتکب شوید! 
این حرف شما معتادان عزیز قابل قبول است که در ابتدا باور نمی کردید و نمی دانستید در چه دام مهلکی گرفتار خواهید شد، اما حالا که می دانید، لطفا خودتان به آن کمک نکنید! و خود را بیشتر در این گرداب فرو نبرید!! شما نباید حتی یک گام بیش از آنچه که – در مصرف مواد – واقعا ضروری و مورد نیاز است، بردارید! نباید حتی یک دود بیشتر از حد نیاز و ضرورت بگیرید والا، مرتکب "تقصیر" شده اید! و به خودتان آگاهانه و در کمال اختیار، خیانت کرده اید، و وضع خود را بدتر و وخیم تر نموده اید، و واضح است که بابت آن باید تاوان سختی تری را پس بدهید!
شما باید در هنگام استفاده از مواد، به حد ضرورت اکتفا کنید و در عین حال، خوب فکر کنید..... بله! فکر کنید و خوب هم فکر کنید؛  چون شما هنوز می توانید فکر کنید، خیلی خوب هم می توانید فکر کنید؛ و بعد، تصمیم بگیرید که فقط یک "گام کوچک" به عقب برگردید و یک ذره، فقط یک ذره، از مواد فاصله بگیرید؛ یعنی، اگر می توانید حتی یک دود کمتر بگیرید و از مصرف کم کنید، حتما این کار را بکنید، وبه هیچ وجه افراط نکنید و مرتکب "تقصیر" نشوید، تا با کمک خدای بزرگی که همه چیز در برابرش کوچک و ناچیز است، به تدریج از زندان مواد آزاد گردید. یاعلی مدد. حق یارتان



ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
آمار سایت
  • کل مطالب : 84
  • کل نظرات : 38
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 20
  • بازدید امروز : 9
  • باردید دیروز : 55
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 96
  • بازدید ماه : 221
  • بازدید سال : 920
  • بازدید کلی : 67,232